استراتژی یا آینده پژوهی؟ (قسمت دوم)

انواع آینده

آینده

همان طور که قبلاً اشاره کردیم، آینده ساختنی است. از دیدگاه آینده‌پژوهانه، برای ساختن آینده با آینده‌های متفاوتی روبه‌رو هستیم. در اینجا، به‌طوراجمالی، با این آینده‌ها آشنا می‌شویم:

  • آینده‌های ممکن یا امکان‌پذیر

هر آنچه که، خوب یا بد، در انتظار ما باشد؛ به‌عبارت‌دیگر، رویدادهایی که از ترکیب وضعیت موجود با امکانات جدید به وجود آیند، آینده‌های ممکن یا امکان‌پذیر نام دارند.

  • آینده‌های باورپذیر

برخی از آینده‌های ممکن، با توجه به امکانات و ظرفیت‌های فعلی ما به‌نظر دست‌یافتنی‌تر هستند؛ این رویدادها، آینده‌های باورپذیر نام دارند.

  • آینده‌های محتمل یا رُخ‌دادنی

تصور کنید، چنانچه اوضاع به همین مِنوال ادامه پیدا کند محتمل‌ترین آینده به چه شکل خواهد بود؟؛ به‌عبارت‌دیگر، آینده‌هایی که در صورت استمرار روندهای کنونی به احتمال زیاد رخ خواهند داد. این رویدادها، آینده‌های محتمل یا رُخ‌دادنی نام دارند.

  • آینده‌های مطلوب

آینده‌هایی که تحقق آن‌ها بیشترین سود و کمترین ضرر را به همراه خواهد داشت؛ بیشترین تلاش ما نیز برای محقق‌شدن چنین آینده‌ای است. این رویدادها، آینده‌های مطلوب نام دارند.

جالب است بدانید که…

هدف نهایی آینده‌پژوهان، ترسیم آینده‌ای مطلوب برای جامعه است؛ به عبارت دیگر، چگونه می‌توان آینده‌ای مطلوب‌تر را به شیوه‌ای هوشمندانه معماری کرد.

 

عناصر سازنده آینده

آینده‌پژوهان معتقدند، آینده از چهار عنصر اصلی ساخته شده است و بررسی این عناصر، پیش‌نیازی برای آینده‌پژوهی است. این چهار عنصر عبارت‌اَند از: روند، رویداد، تصویر و اقدام. دانستن اینکه هر کدام از این عناصر چه مفهومی را می‌رساند، خالی از لطف نیست.

روند

روند، مفهومی ذهنی است که واقعیت خارجی ندارد. به‌عبارتی‌دیگر، با فرض یکسان بودن شرایط و زمان، الگویی تکرارشونده که از مجموعه‌ای از حوادث استخراج می‌شود. دردسرتان ندهم، روند تغییر تدریجیِ یک وضعیت یا نحوه رفتار مردم است.

توجه کنید که گاهی اوقات این روندها، در سرتاسر دنیا، به شکلی مشابه به وجود می‌آیند؛ به چنین روندهایی «کلان‌روند» گفته می‌شود.

شرکت‌هایی که از کلان‌روندها در فعالیت‌های خود بهره می‌برند، پیوسته از تغییرات مطلع هستند و به‌این‌واسطه بهترین آینده ممکن را برای کسب‌وکار و کارکنان خود رقم می‌زنند.

پیش از این مدیران سعی داشتند بر روندها مدیریت کنند. اما امروزه، رخدادهایی خارج از روندها به وقوع می‌پیوندند و آن‌ها را دستخوش تغییرات کرده یا به‌کلی از بین می‌برند. ازاین‌رو، چنین شیوه‌ای در مدیریت ناکارآمد است و به خلاقیت و نوآوری نیاز دارد.

رویداد

رویداد، اتفاقی ضدِ روند است. گاهی اوقات چنان تأثیرگذار است که خودش نقطه شروع یک روند خواهد شد؛ به چنین رویدادهایی «روندهای نوظهور» گفته می‌شود.

مدیران باید پیش‌دستی کرده و این رویدادها و روندهای نوظهور را شناسایی کنند تا غافلگیر نشوند.

تصویر

تصویر، آن چیزی است که در ذهن داریم. باید حواسمان باشد که به چشم‌اندازهای ذهنی خود محدود نشویم و تصاویر رقبا را نیز در نظر داشته باشیم. این تصاویر نشان دهنده عزم‌واراده برای شکل‌دادن به آینده است.

آینده‌پژوهان با بررسی این تصاویر، تلاش می‌کنند تا وضوح آن‌ها را بیشتر کرده و به قابلیتی برای حرکت و اقدام جمعی تبدیل کنند.

اقدام

اقدام، به فعالیت در راستای هدفی خاص گفته می‌شود. یادمان باشد هدف آینده‌پژوهی، پیش‌بینی نیست؛ بلکه قصد دارد پیامدهای اقدامات در شکل‌دادن به آینده‌های احتمالی را بررسی و تعبیر کنند.

جالب است بدانید که

ممکن است برای برخی از شرکت‌ها، روندهای کوتاه‌مدت اولویت بیشتری داشته باشند، اما در نهایت این کلان‌روندها هستند که در تجسم رفتار و نیازهای آینده مصرف‌کنندگان مفید واقع می‌شوند؛

سازمان‌ها می‌توانند، در راستای روندهای آینده، با چرخش به‌سویِ نوآوری‌های امیدبخش مطمئن باشند که از پیشروان صنعت خود هستند.

 به‌عنوانِ اولین‌گام، کلان‌روندهای مناسب خود را بیابید.