استراتژی یا آینده پژوهی؟ (قسمت هفتم)

آینده پژوهی فردی

 

آینده پژوهی فردی

درست است؛ دنیای اطراف نیز تا اندازه‌ای برای زندگی ما تصمیم می‌گیرد. بااین‌حال، اگر فردی برای زندگی خود برنامه‌ای ریخته باشد به هنگام اتخاذ تصمیمات روزمره‌، حتی کوچک، سعی می‌کند در جهت برنامه و آینده‌ای که برای خود می‌خواهد، حرکت کند. آینده پژوهی فردی مقوله بسیار مهمی است که به طور خلاصه به آن می پردازیم.

آینده‌پژوهیِ فردی به معنی به‌کارگیریِ روش‌های آینده‌پژوهی در زندگی شخصی است. در واقع، آینده‌پژوهیِ فردی، تلاش نظام‌مند فرد برای شناخت خود و شکل‌بخشیدن به آینده خود است.

در فرایند آینده‌پژوهیِ فردی نیز روش‌ها و تکنیک‌های مشابهی به کار می‌روند با این تفاوت که برای تناسب‌داشتن با زندگی یک فرد یا یک خانواده، در مقیاس کوچکتری ارائه می‌شوند.

در حقیقت، سیستم آینده‌پژوهی، راهنمایی است که به فرد کمک می‌کند تا به آینده‌اش نگاهی سیستماتیک داشته باشید. این سیستم از گام‌های ساده و کوتاهی تشکیل شده است سرانجام به خَلق آینده مطلوب منتهی می‌شود. این گام‌ها به را به ترتیبِ زیر برشمرده‌اند:

گام اول: شناخت فردی؛

گام دوم: ساخت سناریوهایی بر اساس شناخت فردی؛

گام سوم: برنامه‌ریزی اِستراتژیک بر اساس این سناریوها.

 

به خاطر داشته باشید که…

آینده‌پژوهی فراتر از پیش‌بینی است و ادعای پیش‌گویی هم ندارد. آینده‌پژوهی هنر شکل‌دادن به آینده‌ است، به آن شکل که آینده را می‌خواهیم.

 

آینده‌پژوهیِ کسب‌وکار

فناوری، پیوسته در حرکت است؛  نیازهای مصرف‌کنندگان نیز در حال تغییر است. کسب‌وکارها باید هر آنچه در توان دارند انجام دهند تا بتوانند جایگاه خود را در  آینده حفظ کنند.

هنگامی‌که فناوریِ جدیدی به بازار معرفی می‌شود، صاحبان کسب‌وکار باید ارزیابی کنند که چگونه می‌توانند از این روند جدید به نفع خود استفاده کنند.

 برخی از آینده‌پژوهان معتقدند تغییرات سریع فناوری، بعضی از کسب‌وکارها را ویران می‌کنند؛ مشاغل در سرتاسر جهان از بین می‌روند و دولت‌ها نمی‌دانند با این مشکلات چگونه روبرو شوند. کسب‌وکارها و دولت‌ها باید به آینده‌گرایی روی آورند تا تغییرات مناسبی را اِعمال کرده و اقتصادشان را نجات دهند.

متأسفانه کسب‌وکارها با تمرکز بر موقعیت‌های کوتاه‌مدت،  فروپاشی خود را تضمین می‌کنند. سرمایه‌گذاریِ شخصی بر روی کالا نیز ایده بدی است؛ بسیاری از کالاها پاسخ‌گوی عموم نیستند. کارآفرینان کسب‌وکارهای کوچک باید نیاز مشتری در آینده نزدیک را تجسم کرده و بر آن‌ها تمرکز کنند.

حتی ابزارها نیز شیوه کسب‌وکار را تغییر داده‌اند؛ برای‌ِنمونه، گسترش اینترنت موجب شده است تا بسیاری از شرکت‌ها محصولات خود را به اینترنت داخلی مجهز کنند (اینترنت اشیا). یخچال‌ها، کُنسول‌های بازی، تلویزیون‌ها، درها، چراغ‌ها، سرخ‌کن‌ها، قهوه‌سازها و سایر لوازم خانگی، مطابق با روند پیشرفت اینترنت تغییر کرده‌اند. شرکت‌ها نیز سعی‌ می‌کنند تا با سرمایه‌گذاری بر روی تکنولوژی، به حفظ کسب‌وکار خود در آینده کمک کنند.

ازسوی‌ِدیگر، سرمایه‌گذاریِ بیش‌ازحد بر روی برخی از فناوری‌ها باعث غفلت از برخی گزینه‌های مهم‌‌تر می‌شود. برای‌ِنمونه، در دهه ۱۹۹۰ «پِیجِر» ابزار بسیار مهمی بود، اما بازار تصمیم گرفت بر گسترش تلفن‌های همراه متمرکز شود. دستگاه‌های پیغام‌گیر نیز با تغییرات برق‌آسای فناوریِ تلفن، به‌سرعت کاربرد خود را از دست دادند.

حتی هتل‌ها نیز با تغییرات حاصل از پیشرفت اینترنت همراه شده‌اند. رزرو آنلاین، عملاً یک الزام محسوب می‌شود زیرا بیشترِ رزروکنندگان از طریق اینترنت به جست‌وجوی هتل می‌پردازند. آینده اقامت مسافران نیز به سمت گزینه‌های جایگزین پیش می‌رود؛ بنابراین هتل‌ها باید برای مقابله با این روند تدابیری بیاندیشند.

در فضای تغییر و رقابت، شرکت‌های پیشگام سعی کرده‌اند تا افق دیدِ خود را گسترش داده و از سطح پیش‌بینی، به سطح آینده‌پژوهی حرکت کنند. اما چرا آینده‌پژوهی؟، تفاوت در کجاست؟؛ بهتر است این پرسش را اینگونه مطرح کنیم که آینده‌پژوهی چگونه می‌تواند به سود کسب‌وکارها باشد؟

 در آینده‌پژوهیِ کسب‌وکار، پیش‌بینی‌ها مبتنی بر سود و هزینه است. این رویکرد برای کارآفرینان و شرکت‌هایی که قصد دارند پیوسته رشد کرده تا به رهبران بازار تبدیل شوند، در این جایگاه باقی بمانند و بِرَندی پایدار ایجاد کنند، بسیار ارزشمند است.

 

جالب است بدانید که

در سازمانی که به اولویت آینده‌پژوهی پی برده باشد هر کدام از اعضا در کنار وظایف خود، به آینده توجه ویژه‌ای دارند و به‌عبارتی آینده‌پژوهی به عنوان چشم سازمان تلقی می‌شود.