افزایش فروش از طریق اینفلوئنسرها
آیا میخواهید فروش بیشتر و بزرگتری داشته باشید؟ (البته که این یک سوال بدیهی است.) البته که این طور است. به گفته کارآفرینان الکس پیروز و الکس شارفن، که هر دو از روابط عمومی سنتی به نفع رسانه های اجتماعی و بورس های تجاری برای فروش رویکردهای رسانه ای منحصر به فرد که منجر به رشد گسترده درآمد شده است. اگر مایلید در رابطه با افزایش فروش بیشتر بدانید با ما همراه باشید تا در زمینه افزایش فروش از طریق اینفلوئنسرها با این دو حرفه ای صحبت کنیم.
امروز، با کمک دوست و همکار Bhupinder Nayyer، بنیانگذار و مدیرعامل اجرایی شرکت Bameslog، روشی را بررسی خواهیم کرد که دو بنیانگذار در مسیر روابط عمومی کمتر سفر کرده اند تا مطبوعات معتبر و مطلوب را تأمین و سپس در افزایش مثبت فروش استفاده کنند.
اول الکس پیروز موسس لینکاینفلوئنسر، شرکت آموزشی لینکدین در استرالیا با ماموریت تبدیل فروش اجتماعی در لینکدین و متحول کردن روش شناسایی، اتصال و ایجاد روابط معنادار به صورت آنلاین است. در مدت چهار سال، لینکفلوئنسر بیش از ۱۸۰۰۰ کسبوکار را در سی کشور و ۵۵ صنعت آموزش دادهاست.
الکس پیروز
پیرز میگوید: «پس از خروج موفقیتآمیز از دو شرکت، من یک شرکت مشاوره کسبوکار را تاسیس کردم. وقتی وارد آن بازار خاص شدم، خیلی زود متوجه شدم که بسیار اشباع شده و ایستادگی در برابر آن دشوار است. بنابراین تصمیم گرفتم روابط عمومی را راه اندازی کنم، یکی از سریعترین راههایی است که میتوانم نفوذ خود را افزایش و کسب و کار بیشتری ایجاد کنم.»
او میگوید: «کار ساده ای بود. من روزنامه نگاران، همکاران و ویراستاران را از برخی از بزرگترین نشریات جهان در لینکداین پیدا کردم، برخی از مقالات آنها را خواندم، با آنها ارتباط برقرار کردم و ایده هایم را با آنها به اشتراک گذاشتم. این شروع گفتگوها بود و روابط ماز آنجا رونق گرفت.»در سال ۲۰۱۱، پیروز جستجوی آژانسهای روابط عمومی را آغاز کرد. اما درست قبل از امضای قرارداد، ایمیلی از یکی از دوستانش دریافت کرد که ۹۴٫۲ درصد روزنامه نگاران و سردبیران در لینکدین هستند. این واقعیت علاقه او به لینکدین و بستر آن را برانگیخت و تصمیم گرفت کمی پس انداز کند و از طریق لینکدین با رسانه ها ارتباط برقرار کند، شبکه ای ایجاد و خودش را معرفی کند.
در عرض سه ماه، پیرز یک فهرست تماس رسانهای ۳۳۰ نفره در بیش از پنجاه نشریه بزرگ رسانهای به نمایش گذاشته شده بود. او روی تبدیل کسب و کارش به لینکفلوئنسر تمرکز کرد و تکنیکهای مشابهی را در آنجا به کار برد. این امر پایگاهداده او را در سال اول به ۶۰۰۰ و بیش از ۲۰۰۰۰۰ دلار افزایش داد. امروز، چهار سال بعد، لینکفلوئنسر یک شرکت چند میلیوندلاری با ۱۲ کارمند در چهار قاره است.
او میگوید: « یکی از راههای کلیدی که ما فروش و پایه کاربر لینکفلوئنسر را ایجاد کردیم، این بود که اطمینان حاصل کنیم داستان ما در تمام نشریاتی که در آنها حضور داریم، سازگار است. ما به سه چالش اصلی که آن را حل میکنیم و سه اعتراض اصلی که پیش از خرید از مشتریان خود دریافت داشتیم به خوبی فکر کردیم. ما آنها را در داستانهایی که در مطبوعات در مورد ما نوشته شده بودند، خلاصه وار عنوان کردیم.»
چگونه یک پایگاه مشترک عظیم ایجاد کنیم
پیروز روزنامه نگاران و همکاران را تحت فشار قرار داد تا نام شرکت خود را به وب سایت خود پیوند دهند. در قسمت انتهایی وب سایت، وبینارهای شرکت و دوره آنلاین را به قیمت ۶۹۷ دلار فروخت.
او گفت: « من یاد گرفتم که بهتر است ابتدا با روزنامه نگاران ارتباط برقرار کنم؛ سپس به جای همکاری با سردبیرها، به آنها کمک کنم. روزنامه نگاران این مقالات را با راهنمایی سردبیرها مینویسند، بنابراین آنها به دنبال متخصصان کلیدی هستند. همکاران دارای طیف آزادی برای نوشتن در موضوعات خود بدون دخالت ویراستار هستند. بنابراین ابتدا با روزنامه نگاران، سپس با همکاران و بعد با ویراستاران ارتباط برقرار میکردم، چرا که از طریق صحبت کردن با ویراستاران به تنهایی، همیشه سختترین کار بود.»
سپس الکس شارفن، یک سخنران بینالمللی و مشاور تجاری است که به هزاران کارآفرین کمک کرده تا کسبوکار خود را توسعه دهند.
او یک کتاب الکترونیکی به نام نوع شخصیت کارآفرینی نوشته که توسط هزاران نفر درباره عادات و نگرشهای کارآفرینان موفق دانلود شدهاست.
الکس شارفن
شارفن که یک کارآفرین زنجیرهای بود، اولین کسب و کار خود را در ۱۶ سالگی به فروش رساند و سپس تحصیلات خود را در دانشگاه رها کرد و کسب و کار بعدی را در ۲۱ سالگی به فروش رساند. مناطق، معاملات ساختاری برای فوجی، سامسونگ، کانن، شبکه خرید خانگی و والمارت که بالغ بر میلیاردها دلار درآمد داشت.
شارفن میگوید: «بنیانگذار مایکروسافت، بیل گیتس، یکبار گفت اگر قرار بود تا آخرین دلارم را خرج کنم، بدون شک آن را صرف روابط عمومی میکردم. من شخصا تا آن حد پیش نمیرفتم، اما همیشه به قدرت رسانهها برای کمک به افزایش رشد کسبوکار، از جمله فروش اعتقاد داشتم.»
در طول دوره مشاوره شغلی و کسب و کارهای متعدد، شارفن کارکنان ارتباطات داخلی را استخدام کرده و همچنین با آژانسها برای ارتباطات تلویزیونی، چاپی و رسانهای آنلاین کار کردهاست. او کشف کرد که اگر معیارهای درستی را دنبال کنید و به پوششهای ایمن فکر کنید، میتوانید از تلاشهای روابطعمومی خود قدرت نفوذ زیادی به دست آورید.
او می گوید: « از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴، کسبوکار من در درجه اول بر حل بحران پیش دستانه ایالاتمتحده با آموزش واقعی متمرکز بود. متخصصان املاک درباره نحوه کمک به مالکان خانه برای جلوگیری از سلب حق مالکیت املاک صحبت میکنند. زمان سختی برای نمایندگان املاک و مستغلات، کارگزاران وام مسکن و شرکتهای صاحب عنوان بود زیرا – به ویژه در رسانهها – آنها عمدتا به عنوان دشمن یا به نحوی مسئول بحران شناخته میشدند. از طریق تعامل هدفمند رسانهای، من از این افراد به عنوان تنها افرادی که قادر به تغییر بازار هستند دفاع کردم. حذف های من در رسانههای چاپی و آنلاین نقلقول شد و در مقالات نویسندگان و روزنامههای سفید عنوان شدم.»
هنگامی که شارفن در جاهایی مانند فاکسنیوز و سی.ان.بی.سی ظاهر شد، شاهد افزایش قابلتوجهی در فروش دورههای آموزشی خود بود. او میگوید: «پس از پخش، شاهد افزایش سریع ترافیک وب سایت و حدود ۱۰ درصد افزایش در فروش بودیم. اما وقتی پوشش ارتباطات ایمیلی و موقعیت یابی در وب سایت را اعمال کردیم، متوجه شدیم که تغییرات بازاریابی ما ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش داشت. از آن زمان به بعد، روابط عمومی بخش جدایی ناپذیری از برنامههای ما بود.»
شارفن در حال حاضر با یک شرکت روابطعمومی بر روی یک استراتژی جدید در مورد روابطعمومی، تبلیغات و آگاهی از فروش به عنوان هدف نهایی کار میکند. شارفن میگوید: «ما کار خود را با هماهنگی در رسانه های درست، نویسندگان و موقعیت یابی برای خودم و شرکتمان آغاز کردیم. بدون شفاف سازی این سه مورد، تلاشهای روابطعمومی نتایج مورد نظر را به شما نخواهد داد. ما همچنین پیدا کردن راههایی از جمله ارتباط با وب سایت و کتابم را در هر جای ممکن و امن را در اولویت قرار دادیم.»
این موضوع بسیار مهمی بود، زیرا اولین نتیجه آنها در بازار قوی و کارآفرین محور ظاهر شد و با کتابش مرتبط بود. او میگوید:« روزی که این مقاله منتشر شد، ما ترافیک صفحه کتاب خود را دیدیم که ۱۰ برابر ترافیک عادی آن افزایش یافت و به بیش از ۱۰۰ مسیر تبدیل شد. با گذشت زمان، توانستیم بر مشارکت و تعامل این افراد نظارت کنیم، و در نهایت، تعدادی از آنها در کلاسهای حضوری یا دورههای آنلاین من شرکت کردند.»
قانون شماره روابط عمومی، مطبوعاتی بودن آن است نه جایگزینی برای فروش. بله، هر دو این مدیران با استفاده از مطبوعات واقعی و معنادار خود در تبدیل روابط عمومی خود به فروش موفق عمل کرده اند.