جهان پس از کرونا و چشم اندازها

جهان پس از کرونا و چشم اندازها

حسابگران به طور فزاینده‌ای چشم‌انداز بدی از اقتصاد جهانی به تصویر کشیده اند. در ماه می، صندوق بین‌المللی پول کاهش سه درصدی برای اقتصاد جهانی در سال جاری را ارائه کرد. اما از آن زمان به بعد، چشم‌انداز بدتر شده‌است. آخرین پیش‌بینی بانک جهانی خواستار رکود ۵.۲ درصدی بوده در حالیکه چشم انداز سازمان بین المللی همکاری و توسعه اقتصادی یک رکود استرس آور ۷.۵ درصدی بوده است.بازیابی V شکل مورد انتظار نیز به تدریج اصلاح می‌شود تا بیشتر شبیه بازیابی  U  شکل به نظر برسد. پنج عضو هیات مفسران اقتصادی در مجله فوربس آسیا دیدگاه‌های خود را از طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌های بهم مرتبط درباره چگونگی تغییر جهان توسط کووید۱۹ به اشتراک گذاشتند. چشم اندازهای پوشش داده‌شده شامل چشم اندازه‌ای بدون حاشیه برای بازارهای نوظهور، واکنش‌های استراتژیک موفق آسیا، ظهور زنجیره‌های تامین قوی‌تر چین محور، مداخلات دولت در ژاپن و اهمیت استراتژیک پایدار هنگ‌کنگ می باشند. آنها در کنار هم، تصمیم مثبت و شگفت آوری درباره آینده کووید۱۹ تشکیل می دهند. در این مقاله قصد داریم شما را با جهان پس از کرونا و چشم اندازهای کشورهای آسیایی آشنا کنیم.

جهان پس از کرونا | کووید۱۹

 

سومان بری: آیا بازی برای بازارهای نوظهور بزرگ در جهان پس از کووید۱۹ تمام شده‌است؟

​​​​​​​​رشد انفجاری چین در دهه اول این قرن باعث تحریک این انتظارات شد که خط سیر آن می‌تواند توسط دیگر بازارهای بزرگ نوظهور کپی شود. گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ واژه بریکس را ابداع کرد، که استدلال می‌کرد آینده اقتصادی جهان توسط چهار کشور با درآمد متوسط بزرگ تعیین خواهد شد: برزیل، روسیه، هند و چین و ‏بعداً آفریقای جنوبی به آن پیوستند. این انتظارات تا زمان بحران ۲۰۰۸ تا حد زیادی برآورده شدند. در نیمه دوم دهه به دنبال چین، هند، روسیه و کشورهای مهم لاتین، همه حتی با کشورهایی با اقتصادهای پیشرفته خصوصاً ایالات‌متحده، برخی از ارزش خود را از دست دادند. شوک ناشی از کووید۱۹ حتی چشم‌انداز آن‌ها را مکدر تر کرده‌است.

راهنمایی های سخت و آماده ارائه شده توسط پی‌گیری کننده ویروس کرونا در روزنامه فایننشال تایمز نشان می‌دهد که برزیل، هند و آفریقای جنوبی هنوز منحنی ناشی از موارد جدید را مسطح نکرده اند. در حالی که هنوز برای اظهار نظر درباره پیامدهای اقتصادی این روند پزشکی بسیار زود است، باور این امر دشوار است که این اقتصادها می‌توانند به طور کامل زنجیره‌های تامین داخلی را احیا کنند تا این یک حس عمومی را ایجاد کنند که این همه گیری تحت کنترل است، حتی اگر قرنطینه ‏مانند هند و آفریقای جنوبی ‏رفع شده و یا از آن اجتناب شود ‏مانند برزیل‏.

این مشکلات داخلی توسط یک محیط خارجی کم پشتیبان تر ایجاد می شود. بحران سال ۲۰۰۸ از بازارهای مالی اقتصادهای آتلانتیک سرچشمه گرفت، بنابراین به همین دلیل آماده بودند تا با دوستان فقیرتر خود در گروه ۲۰ سخاوتمندانه تر رفتار کنند. در این دهه، به ویژه در نگرش‌های کشورهای عضو گروه هفت، به ویژه در چین و روسیه که بسیار کم‌تر رفتارهای دوستانه دارند، اتفاقات زیادی رخ داده‌است. به نظر می رسد در بحران گسترده تر فعلی، کشورهای گروه ۲۰ بیشتر به سمت بازارهای بزرگ درحال ظهور گرایش دارند. عدم قطعیت در نقدینگی بین‌المللی، همراه با خروج سرمایه های هنگفت و کاهش وجوه ارسالی تعادل در این کشورها را به جای تامین مالی به سمت تعدیل سوق خواهد داد. این بار ممکن است، اقتصادهای توسعه یافته به استثنا چین، رو به بهبودی بگذارند. بسیاری از شروط بزرگ اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی دو دهه گذشته با این اعتقاد که یک تغییر غیرقابل توقف در مرکز اقتصادی جهان به دور از خانه سنتی خود در اقیانوس اطلس شمالی به سمت چیزی که امروزه “هند – پاسیفیک” نامیده می‌شود، صورت‌گرفته است. این قضاوت‌ها به نوبه خود براساس انتظارات نیروی کار در حال گسترش در جنوب بود که با افزایش سطح بهره‌وری، براساس آموزش و دسترسی بهتر به فن‌آوری و مدیریت مدرن از طریق یکپارچگی عمیق جهانی فعالیت می کند. این مدل اقتصادی جهانی به رهبری ایالات‌متحده پیش از وقوع این بیماری همه‌گیر به شدت مورد حمله قرار گرفته بود. همانطور که دانی رودریک یک دهه پیش پیش‌بینی کرد، تنش‌های مشابهی نیز در دموکراسی‌های فقیرتر در تلاش برای آشتی دادن حاکمیت دموکراتیک با خواسته‌های غیر شخصی یکپارچگی جهانی بوجود می‌آید. تقاضا دولت ترامپ برای دسترسی به بازار متقارن، این تنش‌های سیاسی را بیشتر تشدید می‌کند. همه اینها قبل از این بود که تاثیر نزولی کووید۱۹، در کشورهای فقیر و ثروتمند، به این تولید اضافه شود.

سخنرانی روز ۱۲ ماه مه نخست‌وزیر، نارندرا مودی، که در آن تصویری از هند متکی به خود را بیان کرد، می‌تواند پاسخی سیاسی به این فشارها تلقی شود. از اینجا به کجا میریم؟ اول اینکه، همانطور که قبلاً اشاره شد، این بهبود احتمالاً توسط اقتصادهای توسعه یافته رهبری خواهد شد. دوم، همه دموکراسی‌های بزرگ، حتی اگر تعامل جهانی موثرتر ترجیح داده شود، به سمت داخل متمایل می‌شوند. سوم، حباب‌ها و اقدامات منطقه‌ای بر توافقات جهانی، تبعیض‌آمیز و ناکارآمد اولویت خواهند داشت. با این حال، باید به خاطر داشته باشیم که اروپا و ژاپن در دهه ۱۹۵۰ و شرق آسیا در دهه ۱۹۸۰ با انجام چند کار مهم در داخل و خارج تحت رژیم‌هایی بازسازی شدند که امروزه ممکن است نسبتاً بسته به نظر برسند. بحران کووید۱۹، که در صدر شوک‌ها و عملکرد متوسط دهه گذشته قرار دارد، بازارهای بزرگ در حال ظهور، قطعاً به صورت انفرادی و ایده‌آل، را مجبور به تفکر عمیق درباره چگونگی تعامل و موفقیت در یک نظم جهانی کم‌تر مهرتر می‌کند. حتی اگر بازارهای نوظهور تنها تا حدی در انجام این کار موفق باشند این بخش تمام نمی‌شود. همانطور که گفته می‌شود، بحران یک حالت وحشتناک برای هدر دادن است.تورم و رکورد دردناک اقتصادی و از دست دادن مشاغل در مقیاس گسترده، به طور قابل درکی، بدبینی زیادی را نسبت به جهان پس از کووید۱۹ ایجاد کرده‌است.

اما آسیا قبلاً هم این رکود را تجربه کرده ‌است. در طی بحران مالی ۹۸ – ۱۹۹۷ آسیا (‏بزرگترها شاید به یاد داشته باشند)‏، به نظر می‌رسید که دنیا در آسیا سقوط کرده‌است. اما حتی بدترین اقتصادهای آسیب‌دیده آسیایی در عرض چند سال به ثبات و رشد اقتصادی ثابت برگشتند. این بدان معنا نیست که آسیا با چه مشکلاتی مواجه خواهد شد، بلکه باید گفت که با استراتژی‌های درست، می توان بر این چالش‌ها غلبه کرد و فرصت‌های جدیدی را به طور سودآور مورد بهره‌برداری قرار داد. ابتدا، بیایید چالش‌ها را شناسایی و تایید کنیم. مقیاس گسترده بحران قطعاً باعث خواهد شد که خانواده‌ها و شرکت‌ها رفتار اقتصادی خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که رشد جهانی را کند کند. به عنوان مثال، خانوارها در بیشتر کشورهای متاثر ممکن است پس اندازهای خود را افزایش دهند که مخارج مصرف را کند می‌کند. شرکت‌های جهانی ممکن است زنجیره‌های تامین خود را دوباره شکل دهند و برخی حتی ممکن است از پایگاه‌های تولید خود در آسیا عقب‌نشینی کنند. دولت‌هایی که بدهی بیشتری دارند اما تحت فشار هزینه‌های بیشتر برای مراقبت‌های بهداشتی و رفاه اجتماعی ممکن است سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های تولیدی را کاهش داده و مالیات را افزایش دهند. برخی دولت‌ها حتی ممکن است تسلیم وسوسه حمایت از تولیدات داخلی تجاری شوند که به همه آسیب می‌رساند. اما جنبه امیدوارکننده‌تر دیگری نیز در تصویر وجود دارد. مهم‌تر از همه اینکه، سیاست گذاران در آسیا از این خطرات قدردانی می‌کنند و اصلاحات جانبی تامین را افزایش می‌دهند تا اطمینان حاصل کنند که اقتصاد آن‌ها می‌تواند به رشد خود ادامه دهد. رهبری توسط چین انجام خواهد شد که در حال افزایش ابتکارات مهمی است که رشد اقتصادی با کیفیت بالاتر را در طول زمان به ارمغان خواهد آورد. این اصلاحات شامل سیستم هوکو، باعث تقویت بازار کار و مسکن، تسریع در سرمایه گذاری در فناوری پیشرفته برای کاهش وابستگی به غرب (به ویژه ایالات متحده)، ایجاد مناطق شهری بزرگ و زیرساخت های جدید صرف موارد فوق العاده ماندن شبکه‌های ولتاژ فوق‌العاده بالا و اتصال می‌شود.

چین، با حدود ۱۶ درصد از تولید جهانی، منبع پویایی خواهد بود و برای بقیه آسیا منافع زیادی خواهد داشت. هند علی‌رغم مواجهه با شیوع بسیار مشکل کووید۱۹ ، اشتیاق جدیدی را برای برخی اصلاحات که بسیاری از ناظران برای مدت طولانی توصیه کرده‌اند، پیدا کرده‌است. چندین دولت ایالتی که توسط حزب حاکم نخست‌وزیر مودیس اداره می‌شوند اصلاحات گسترده‌ای را در قوانین کار اعلام کرده‌اند و به یکی از مهمترین مشکلات موجود برای سرمایه گذاران خارجی می پردازند. همچنین تلاش‌هایی برای آسان‌تر کردن تامین زمین مورد نیاز برای کارخانه‌های جدید برای سرمایه گذاران صورت خواهد گرفت تا به موانع دیگر بپردازند.علاوه بر این، اگر اصلاحات وعده‌داده‌شده در بخش کشاورزی انجام شود، هند می‌تواند شاهد تحول اساسی در بخش‌های کشاورزی خود و محرک جدید رشد باشد. اندونزی همچنین به دنبال اصلاحات بازار کار است که رقابت را افزایش خواهد داد. علاوه بر این، فشار زیرساختی که توسط رئیس‌جمهور جوکو ویدو در سال ۲۰۱۵ آغاز شد در حال گسترش است، در حالی که اصلاحات او در بروکراسی به ایجاد یک محیط تجاری خوش‌آمدگویی بیشتر کمک کرده‌است. اینها تنها سه نمونه از مثال‌های بسیار زیاد می باشند. ویتنام و فیلیپین نیز اقدامات اصلاحی بزرگی را آغاز کرده‌اند.

کشورهای اصلاحگر نیز بهتر می‌توانند از برخی از گرایش‌های مثبت‌تر در اقتصاد جهانی استفاده کنند. این روند از همان ابتدا شروع شده‌بود چون موفقیت اقتصادی عظیم چین به این کشور اجازه می‌داد تا از دستمزدهای بالاتر بهره‌مند شود و زنجیره ارزش را بالا ببرد. اکنون با آغاز جنگ‌های تجاری و فن‌آوری، این روند شتاب خواهد گرفت.با استقبال بیشتر محیط‌های تجاری در هند، اندونزی و جاهای دیگر، در حال حاضر احتمال بیشتری وجود دارد که جابجایی تولید بخش‌های تولیدی در آن کشورها را تقویت کند. شکی نیست که جهان پس از کووید۱۹ چالش برانگیز خواهد بود. اما سیاست گذاران آسیایی در حال تدوین استراتژی‌هایی هستند که منطقه را قادر سازد تا بهتر از عهده این بادهای مخالف برآید، در حالی که از فرصت‌های جدیدی بهره می‌برند که محرک‌های نوظهور رشد اقتصادی جهانی هستند.

فن گنگ: پس از  کووید۱۹، زنجیره تامین جهانی چین چگونه احیا خواهد شد؟

​​​​​​​​با توجه به تجربه اختلالات در نحوه عرضه، کووید۱۹ شرکت‌ها را مجبور به ارزیابی مجدد وابستگی خود به زنجیره‌های تامین جهانی چین کرده‌است. مساله متنوع سازی عرضه، از جمله خطرات مرتبط با منابع خارجی، به عنوان چالشی کلیدی در نظر گرفته می‌شود که شرکت‌های جهانی باید در دنیای پس از کووید۱۹ به آن بپردازند. این تنها درباره منابع پزشکی نیست، که بیشتر توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده‌است، بلکه عملاً تمام صنایعی که مولفه‌ها و ورودی های خود را از زنجیره‌های عرضه جهانی بسیار پیچیده اما بسیار کارآمد چین محور تامین می‌کنند. تلاش‌های دولت آمریکا برای جهانی شدن و به ویژه جدا کردن چین، قطعاً این روند را تشدید کرده‌است و شکی وجود ندارد که زنجیره‌های تامین جهانی چین محور در حال عبور از برخی تنظیمات در جهان پس از کووید۱۹ می باشند. چگونه زنجیره‌های تامین جهانی چین محور تغییر شکل خواهند یافت؟ آیا باید از چین خارج شویم و به جای دیگری نقل‌مکان کنیم؟ مشخصاً به این سادگی نیست.

برای شروع، جابجایی ظرفیت تولید فیزیکی بر اساس ژئوپلتیک در مقابل اقتصاد می‌تواند بسیار پرهزینه باشد، به طور معمول شامل هزینه‌های عظیم از دست رفته و بی بازگشت می‌باشد. به جای کنار گذاشتن و ترک چین، برای شرکت‌های جهانی منطقی‌تر است که گزینه “چین + ۱” را دنبال کنند، که این به معنای سرمایه‌گذاری فزاینده بعدی آن‌ها در جایی خارج از چین است که پس از آن می‌تواند به عنوان یک جایگزین عمل کند اگر عرضه از چین به هر طریق مختل شود.و این به معنای یک فرآیند بسیار تدریجی از تنظیمات افزایشی است که سال‌های زیادی به طول انجامیده است. ​ علاوه بر نگرانی‌های وابستگی بیش از حد به چین، برخی از شرکت‌های جهانی به هر حال به دلیل افزایش هزینه و ظرفیت ها تولید خود را از چین خارج می‌کنن. دست‌مزد چین در حال افزایش است، که نتیجه طبیعی توسعه اقتصادی و افزایش رفاه است. به بیان ساده، امروزه چین بسیار کم‌تر از یک دهه قبل در تولید نیروی کار با دست‌مزد پایین، رقابتی است. کووید۱۹ مهاجرت بدون دست‌مزد چنین مشاغلی را برای کاهش اقتصادهای مزدی مانند ویتنام، بنگلادش، سریلانکا و غیره تسریع خواهد کرد. زنجیره تامین جهانی چین محور، ظرفیت تولید را در انتهای پایین کاهش خواهد داد.برای بسیاری از شرکت‌های جهانی، تصمیم ترک یا عدم ترک چین نیز با این واقعیت که چین در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین بازارهای جهانی در بسیاری از بخش‌ها است، تعدیل می‌شود.

در واقع، چین در حال حاضر آماده است تا از ایالات‌متحده به عنوان بزرگ‌ترین وارد کننده جهان پیشی بگیرد. اولویت دسترسی به بازار چین بر بسیاری از شرکت‌های جهانی سنگینی خواهد کرد، حتی زمانی که آن‌ها تحت فشار دولت آمریکا برای خارج شدن از چین قرار دارند. چین منابع تأمین خود را نیز متنوع خواهد کرد و بسیاری از شرکتهای چینی نیز ممکن است بخواهند از ایالات متحده آمریکا در مناطقی که در اثر تحریم ها و دیگر اقدامات سیاست دولت آمریکا در معرض قطع شدن هستند، جدا شوند. مسلما انجام این کار برای شرکت‌های چینی بدون دسترسی آسان به صنایع فن‌آوری پیشرفته آمریکایی دشوارتر است؛ اما انگیزه آن است که سرمایه‌گذاری در بخش تحقیقات و توسعه برای وابستگی خارجی کمتر به ویژه تکنولوژی آمریکایی، بسیار قوی‌تر باشد. نتیجه نهایی این است که زنجیره‌های تامین چین در دنیای پس از کووید۱۹ تغییر شکل خواهند یافت، به فن‌آوری و سرمایه بیشتری تبدیل خواهند شد که شامل نوآوری‌های بومی بیشتری می‌شوند. شرکت‌های جهانی به مشارکت خود ادامه خواهند داد، که یکی از آن‌ها دستیابی بهتر به بازارهای در حال رشد چین نیست. از این نظر، همچنان چین محور اصلی خواهد بود.

یاسهیرو مایهارا: مداخلات دولت بزرگ‌تر در جهان پس از کووید۱۹ – دیدگاهی از ژاپن

رویداد غیرمنتظره قویِ سیاه در توصیف بحران مالی جهانی محبوبیت پیدا کرد اما کووید۱۹ یک قوی سیاه بزرگ‌تر است و احتمالاً خسارت بسیار بیشتری در سراسر جهان خواهد داشت. برای مقابله با جهان پیچیده‌تر پس از کووید۱۹، مدل اقتصادی سنتی کاپیتالیسم که در آن مصرف کنندگان و کسب و کارها به دنبال به حداکثر رساندن سود و منفعت خود هستند، جایی که دست نامرئی منابع را به طور موثر تخصیص می‌دهد و جایی که دولت به عنوان آخرین چاره در صورت شکست بازارها وارد عمل می شود باز هم ممکن است کافی نباشد.دولت باید در فعالیت‌های بخش‌های خصوصی مداخله کند تا سلامت عمومی را حفظ کند.در ژاپن، دولت خواستار “شیوه زندگی جدید” شده‌است و مردم را به اتخاذ اصول سه گانه مشتری-شرکت-رقابت در زندگی روزمره تشویق می‌کند تا از آن اجتناب کنند: فضاهای بسته، مکان‌های شلوغ و تماس‌های نزدیک. برای مهار این بیماری همه‌گیر، از ما خواسته می‌شود تا تعاملات روزانه خود را با یکدیگر تغییر دهیم، که ما را به عنوان یک جامعه تعریف می‌کند.بنابراین، اصول سه گانه مشتریان و کسب‌وکار نیز تغییر خواهند کرد. مصرف کنندگان قادر نخواهند بود با دوستان خود شام بخورند، خرید کنند و مانند گذشته آزادانه به خارج از کشور سفر کنند، که به این معنی است که آن‌ها قادر به حداکثر رساندن منفعت خود نیستند. شرکت‌ها همچنین باید نحوه کار خود را تغییر دهند: جلسات بیشتر در وب و کنفرانس‌های ویدیویی و ارتباط شخصی کمتر و انعطاف‌پذیری بیشتر برای کارمندان برای کار هم از خانه و هم در دفتر. حتی پس از آن هم چالش‌هایی وجود دارد. به عنوان مثال، شرکتهای تولیدی چگونه می توانند ضمن رعایت اصول سه گانه تولید خود را به صورت کارآمد انجام دهند؟ اولویت بندی بهداشت عمومی و ایمنی می تواند توانایی کسب و کارها را در به حداکثر رساندن سود کاهش دهد.

علاوه بر این، پاندمی جهانی در دنیای پس از کووید۱۹ شامل مقابله با آنچه که در اقتصاد به عنوان عدم قطعیت متمرکز شده شناخته می‌شود، فقدان دانش قابل سنجش از نتایج ممکن است. برخلاف ریسک‌هایی که می توان آن‌ها را ارزیابی کرد. در این زمینه، هزینه اجتماعی حفاظت از سلامت عمومی می‌تواند بسیار بالا باشد و مکانیزم بازار ممکن است از بین برود. به عبارت ساده تر، ترس نامرئی، دست نامرئی را فلج می کند.خانواده‌ها زمان سختی را برای مقابله با کووید۱۹ داشته‌اند و دولت ژاپن به هر فرد در همه خانوارها یک درآمد کمکی ۱۰۰،۰۰۰ ین (‏کمی بیشتر از ۹۰۰ دلار)‏برای این خانوارها پرداخت کرده‌است. در جاهای دیگر نیز سیاست حمایت از درآمد مشابهی اجرا شده‌است. به نظر می‌رسد که وقتی جامعه مورد تهاجم کووید۱۹ است، رویکرد درآمد پایه به عنوان ابزاری برای حفظ انسجام اجتماعی قابل‌قبول‌تر شده‌است.در عوض، دولت در حال مشارکت بیشتر در مدیریت اموری است که قبلاً در حوزه خصوصی در نظر گرفته می‌شدند. کلاوس اسکواب، بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد، گفت: « بحران بهداشت جهانی، ناپایداری سیستم قدیمی ما را از نظر انسجام اجتماعی، فقدان فرصت‌ها و شمول برابر آشکار ساخته‌است.»

در نهایت، کووید۱۹ نشان داد که چگونه به صورت جهانی به هم متصل هستیم. برای مقابله با قوی سیاه مانند همه گیری و ایمن نگاه داشتن خود، کشورها باید هم‌کاری کنند. ما نمی‌توانیم از پس سیاسی کردن این بیماری همه‌گیر برآییم.چرا که چنین چیزها باز هم وجود دارند. بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی در ماه ژانویه امسال نسبت به آمدن “قوی سبز” که “قوهای سیاه تغییر آب و هوا هستند” هشدار داد. مسلماً این اتفاق خواهد افتاد. تاثیر آن‌ها آسیب‌پذیرتر خواهد بود؛ و روشی که آن‌ها بر ما تاثیر می‌گذارند پیچیده‌تر خواهد بود. ما باید با قوی سیاه زندگی کنیم و آگاه باشیم که کووید۱۹ یک زنگ خطر است. وقت نداریم تا برای قوی سبز آماده شویم.

سیمون اوگوس: چیزی که توسط کووید در هنگ‌کنگ عوض نشده است

پس از کووید۱۹ و علی‌رغم مشکلات مستند آن، هنگ‌کنگ همچنان به عنوان یک قیف کنترل‌شده برای جریان‌های مالی هم به داخل و هم به خارج از کشور، برای پکن ضروری خواهد بود. این کشور همچنان به عنوان دروازه اصلی برای تسویه حساب های تجاری و سپرده های برون مرزی بر مبنای یوان چین، در حالی که تسلط تجارت و فروش اوراق بهادار و سهام در شرکت های سرزمین اصلی است، باقی خواهد ماند.

در واقع، به نظر می‌رسد اقدامات قانونگذاری معاصر آمریکا برای تقویت چنین گرایش‌هایی تنظیم شده‌است. نقش یوان چین در تجارت و امور مالی بین‌المللی، و به طور فزاینده‌ای به عنوان یک ارز قابل استناد، باید به طور پیوسته گسترش یابد، حتی اگر قابلیت تبدیل کامل آن بسیار دور از دسترس باشد، و اهمیت استراتژیک هنگ‌کنگ را برای چین بیشتر کند.واقعیت این است که هنگ‌کنگ در توانایی ترکیب یک ساختار مالی و قانونی درجه یک بین‌المللی با مجموعه‌ای غیرقابل تکرار از استعدادها با دانش عمیق چینی، ارتباطات و تخصص منحصر به فرد باقی مانده‌است. باید این را بپذیریم  یا امیدوار باشیم که قدرت در پکن به اندازه کافی به رسمیت شناخته شود به عدم موفقیت استراتژیک هنگ کنگ پس از ویروس کرونا دقت کنید. تصمیم پکن برای تحمیل قانون امنیتی در هنگ‌کنگ قطعاً محیط تجاری منطقه را پیچیده خواهد کرد، اما بسیار به چگونگی پیش‌نویس و اجرای قانون بستگی دارد.جزییات مهم هستند. در حالی که حاشیه وسیعی از عدم قطعیت در این زمینه وجود دارد، بسیاری از پیش‌بینی‌ها بر پایه مفروضات افراطی در این مقطع بی‌اساس هستند. ایالات متحده نیّت آشکار خود را برای لغو امتیازات ویژه برای هنگ کنگ، مسائل مربوط به کالیبراسیون، برای تمامی طرفین اعلام کرده است. اقدامات شدیدتر نه تنها به مردم عادی هنگ‌کنگ صدمه می‌زند بلکه علاوه بر آن درد و نوسانات مالی قابل‌توجهی را برای منافع آمریکا به همراه خواهد داشت. نتیجه نهایی این است که، به جز هم‌گرایی بدترین سناریوها از نظر نحوه تهیه و اجرای قانون امنیتی و اینکه ایالات‌متحده تا چه حد آماده است تا چین را با استفاده از هنگ‌کنگ مجازات کند. حتی به عنوان یک موضوع ناخواسته، مزیت‌های منحصر به فرد و ویژه هنگ‌کنگ باید در دنیای پس از کووید۱۹ باقی بماند.