آموزشهای هفت دقیقه ای (استراتژی موفقیت) – قسمت دوم

با ۵ استراتژی موفقیت در بازار آشنا شوید (قسمت دوم)

در جلسه گذشته از سری آموزش های بازاریابی، به بیان تفاوت بین اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، استراتژی و تاکتیک پرداختیم.

 

 

مهمترین موضوعی که مدیران شرکتها از آن چشم پوشی میکنند داشتن استراتژی صحیح و اجرای هوشمندانه آن می باشد. در واقع استراتژی، تخصیص هوشمندانه منابع محدود از طریق سیستم منحصر به فردی از فعالیت‌ها به منظور دستیابی به عملکرد برتر در مقایسه با رقبا در خدمت رسانی به مشتریان می باشد.

منابع ما شامل زمان استعداد و سرمایه (مالی، فکری و معنوی) می باشد.

 

در صورتی که استراتژی حول فعالیت های مختلفی بنا شود که متفاوت با فعالیت‌های رقیبان باشد یا به نحوی انجام گیرد که متفاوت با رقیبان صورت گیرد، آنگاه فرصتی برای دستیابی به موفقیت پایدار مهیا می گردد.

در این میان شما به عنوان صاحب یک کسب و کار با اصلی‌ترین چالش خود یعنی دستیابی به تمایز رقابتی و مزیت رقابتی مواجه خواهید بود. به کارگیری استراتژی درست می تواند به شما کمک کند که در راه رسیدن به موفقیت توفیق عظیمی داشته باشید!

داشتن تفکر استراتژیک می تواند برای یک مدیر راهگشا باشد. تفکر استراتژیک دارای قواعد سه گانه می باشد:

  1. قاعده ی اول فراست یا Acumen است که به شما کمک می‌کند بینش های کلیدی کسب و کار را خلق کنید.
  2. قاعده دوم تخصیص یا Allocation است که منابع را از طریق سبک سنگین کردن متمرکز می نماید.
  3. و قاعده سوم اقدام یا Action است که اجرای استراتژی را برای دستیابی به اهداف بلند مدت می طلبد.

قبل از بیان ۵ استراتژی موفقیت در بازار خاطرنشان می کنم که شما به عنوان یک مدیر و به مثابه یک راننده در کسب و کار خود، اگر در مسیر رسیدن به موفقیت یک مسیر مناسب یا پل برای عبور از موانع نداشته باشید (که در واقع همان استراتژیست) حتی اگر صاحب بهترین خودرو هم باشید نمی‌توانید به هدفتان برسید.

و اما پنج استراتژی موفقیت در بازار عبارتند از:

۱. استراتژی تهاجمی Drag Race

در این استراتژی شما مهمترین و اصلی ترین رقیب موجود در بازار را شناسایی کرده و به آن حمله می‌کنید. در این استراتژی باید بدانید که برای به زانو درآوردن رقیب به چه چیزهایی نیاز دارید!

٢- پلتفورم یا سکوی اول Platform

کسب موفقیت می تواند روزگار شما را سیاه کند! پس از کسب هر موفقیت باید بتوان آن را حفظ کرد. در این استراتژی باید متحدان لازم را گرد آوری کنید و از رتبه خود دفاع کنید یعنی برای نگهداشت موفقیت خود باید به دیگران امتیاز دهید. این کار برای شما ضروری است چون شما نمیدانید چه رقیب جدیدی ظهور خواهد کرد!

٣- حرکت آرام و پنهان Stealth

قوی نبودن در جنگ به معنای بازنده بودن نیست! اگر شما یک شرکت نوپا هستید یا یک استارتاپ و یا یک شرکت ورشکسته، این استراتژی برای شما مناسب است. در این شرایط با حمله به نقاط ضعف دشمن شرایط بازار را می توان به هم زد در این شرایط برای زنده ماندن نباید در تیررس دشمن باشید! حرکات خطرناک می تواند شما را به دردسر بیندازد.

۴- راه سوم Best of Both

اتخاذ تصمیم عادلانه و متفاوت عمل کردن کلید واژه های این استراتژی هستند. گاهی تصاحب رده های فوقانی و تحتانی بازار به صلاح شما نیست و باید راه سومی را انتخاب کنید با این کار می توانید در عمل و در طول زمان بازار را تصاحب کنید.

۵- دو سر طیف بازار High-Low

در این استراتژی باید سطوح میانی بازار را کنار بگذارید و دو سرباز را بگیرید. این استراتژی برای شرکت های معمولی که میخواهند در حوزه کالاهای لوکس و خاص وارد شوند و بالعکس، مناسب است. اما راضی نگه داشتن دو سر بازار کار بسیار سختی است. یک سر قوانین بازاریابی و یک سال دیگر قوانین ضد بازاریابی حاکم است بنابراین باید بتوانید در آن واحد هر دوی این قوانین را مدیریت و کنترل کنیم.

در جلسات بعدی به طور مفصل به توضیح هر یک از این پنج استراتژی خواهیم پرداخت.

نویسنده: دکتر محمد مهاجر، مدرس و مشاور برندینگ و نورومارکتینگ