دیکشنری تخصصی بازاریابی و نورومارکتینگ
دیکشنری تخصصی بازاریابی | حرف C
C store displays two sheet | تبلیغات دو ورقی مغازهای به تبلیغاتی گفته می شود که در نقاط جزئی فروش نظیر بقالی ها و خوار و بار فروشی ها نصب میشود و معمولاً حالت یک پوستر قاب گرفته را دارد |
C2b | عبارت است از اختصار اصطلاح customer 2 busyness به معنی برقراری رابطه تجاری از طرف مشتری با مصرف کننده با تجار و کسبه و شرکت ها می باشد |
Calculation | محاسبات |
California psychological inventory | پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا |
Call price | قیمت بازخرید |
Callable | عندالمطالبه |
Callosal | شیار جسم پینه ای |
Callosal sulcus | شریان کازو مارژینال |
Callosomarginal artery | بی اعتنا نسبت به احساس های دیگران |
Callous | کالری سنج |
Calorimeter | ناقل عصبی تسهیلکننده انتقال سینا پی |
Calpain | سقف جمجمه |
Calvaria | فرایند دستیابی به اهداف |
Campaign | میدان سنجی بینایی |
Campimeter | مجرا کانال |
Canal | برنامه ریزی ظرفیت |
Capacity planning | برنامه ریزی نیازهای ظرفیتی |
Capacity requirements planning | سرمایه |
Capital | بودجه سرمایه ای |
Capital budget | مالیات سرمایه |
Capital duty | بودجه مصارف هزینهای |
Capital expenditure budget | تراکم سرمایه |
Capital intensive | اقلام سرمایه ای |
Capital items | زیان سرمایه |
Capital Loss | بازار سرمایه |
Capital market | سود سرمایه |
Capital profit | عامل بازیافت سرمایه |
Capital recovery factor | نظام سرمایه داری |
Capitalism | سرمایه هزینه شده |
Capitalized cost | قیمت گذاری بر اساس وضعیت محصول |
Captive-product pricing | قلب نگار |
Cardiograph | قلب نگاری |
Cardiography | تبلیغات درون اتوبوس یا قطار و ماشین که در ابعاد مختلف صورت می گیرد |
Cards ( car cards ) train | مسیر شغلی |
Career | پایگاه حرفه ای |
Career anchor | مفاهیم حرفه ای |
Career concepts | مسیر شغلی |
Career path | خطای بی دقتی |
Careless error | بار محموله |
Cargo | اظهارنامه محموله |
Cargo declaration | شریان سبات |
Carotid artery | سن استخوانی |
Carpal age | هزینه های حمل |
Carrying costs | اثر انتقال |
Carryover effect | کارتل |
Cartel | پول نقد |
Cash | بودجه نقدی |
Cash budget | تخفیف نقدی |
Cash discounts | گردش پول |
Cash flow | مدیریت نقدینگی |
Cash management | پیشنهاد بازپرداخت نقدی یا تخفیف |
Cash refund offer (rebate ) | روشی در خرید و فروش کالا که در آن خریدار پول کالا را نقدا پرداخت کرده و کالا را با خود می برد و در واقع ترتیب حمل کالا به عهده شخص خریدار است بنابراین پرداخت صورت آنلاین و یا پرداخت با کارت اعتباری نبوده و هزینه حمل کالا از عهده فروشنده ساقط است |
Cash-and-carry wholesalers | پیش بینی علت و معلولی |
Casuals forecasting | کاتالوگ بازاریابی |
Catalogue marketing | فراموشی یک رویداد خاص |
Catathymic amnesia | غافلگیر کردن یک شخص |
Catch someone off guard | سهم فروش یک خانواده محصول مثلاً یک نوشیدنی خاص در یک منطقه جمعیتی خاص |
Category development index (cdi) | صنف کش |
Category killer | شخصی که وظیفه مدیریت بازاریابی یک محصول خاص و یا گروهی از محصولات است |
Category manager | مدیریت بازاریابی یک محصول خاص و یا گروهی از محصولات |
Categorymanagement | پالایش تخلیه هیجانی |
Catharsis | نیرو گذاری هیجانی برای چیزی |
Cathect | هسته دمی |
Caudate nucleus | هسته دم دار جسم |
Caudate nucleus body | هسته دم دار سر |
Caudate nucleus head | هسته دم دار دم |
Caudate nucleus taii | تحقیق علی |
Causal research | برندسازی سببی برندسازی سببی نوعی برند سازی می باشد که سازمان ها برای ایجاد ارزش افزوده در اذهان مخاطبین خود به کار می گیرند تا در راستای سبب حال ایده هدف منفعت و غیره مشتریان خود همسو باشند |
Cause branding | تخفیف آرمانی ارائه این پیشنهاد که هرگاه کسی محصولی را بخرد و خیریه بخشیده می شود |
Cause-abbrev central business district | ناحیه مرکزی کسب و کار |
Cbp | برنامه ریزی با محدودیت |
Cease and desist order | دستور رسمی دولتی برای متوقف سازی فوری یک طرح کسب و کار یا فعالیت اقتصادی |
Celebrity endorsements | استفاده از افراد مشهور در تبلیغات |
Census data | دادههای سرشماری |
Central amygdaloid nucleus | هسته بادامی مرکزی |
Central and peripheral fields | میدان های مرکزی و پیرامونی |
Central auditory system | دستگاه شنیداری مرکزی |
Central business districts | مناطق تجاری مرکزی |
Central convolution | شکنج مرکزی |
Central executive control | کنترل اجرایی مرکزی |
Central gray substance | ماده خاکستری دور قنات مغزی |
Central gyrus | شکنج مرکزی |
Central nervous system | دستگاه اعصاب مرکزی |
Central part of lateral ventricle | بطن جانبی بخش مرکزی |
Central processing unit | واحد پردازش مرکزی |
Central processor | پردازشگر مرکزی |
Central route to persuasion | فرایند ترغیب در مصرف کننده |
Central tegmental tract | نوار تگمنتال مرکزی |
Centralization | تمرکزگرایی |
Centralized data base | پایگاه مرکزی داده ها |
Cephalocaudal | سری دمی |
Cerebellar | مخچه ای |
Cerebellar cortex | قشر مخچه ای |
Cerebellar peduncle | پایک مخچه ای |
Cerebellum | مخچه |
Cerebral anoxia | کم اکسیژنی مغزی |
Cerebral asymmetry | عدم تقارن مغزی |
Cerebral compression | فشردگی مغزی |
Cerebral cortex | قشر مخ لایه خاکستری |
Cerebral dominance | برتری نیمکره ای غلبه نیمکره های مغز |
Cerebral electrotherapy | برق درمانی مغزی |
Cerebral hemisphere | نیمکره مخ |
Cerebral sclerosis | تصلب شرایین مغزی |
Cerebral vascular accident | سانحه عروقی مغزی |
Cerebro-spinal axis | محور مغزی نخاعی |
Cerebro-spinal fluid | مایع مغزی نخاعی |
Cerebrovascular | مغزی عروقی |
Cerebrovascular dementia | زوال عقل مغزی عروقی |
Chain of command | زنجیره دستور دهی |
Chain store | فروشگاه زنجیره ای |
Chair person | رئیس هیئت مدیره |
Chairman | رئیس هیئت مدیره |
Challenge | چالش |
Change agent | عامل تغییر |
Chang management | مدیریت تغییر |
Chang process | فرایند تغییر |
Channels of distribution | کانال های توزیع |
characterization attributes | توصیف صفات اختصاصی |
Charge area | حوزه هزینه |
Charisma | توان ذهنی رهبری |
Charismatic leaders | رهبران کاریزماتیک |
Charpentier-koseleff illusion | خطای ادراکی کارپانتیه کوزلف |
Chart | چارت نمودار |
Checklist | چک لیست |
Cheque | چک |
Chief content officer | مدیر ارشد محتوا رهبر اتاق خبر برند که یک دید کلی و جامع در رابطه با تمامی انواع محتوا از جمله متن فیلم سقوط انیمیشن و غیره را داشته و همچنین تمامی درگاههای توزیع محتوا را نیز تحت کنترل خود دارد او همچنین مسئولیت استراتژی کلی تولید محتوای برند ارتباط با دیگر واحدهای سازمان و همچنین اقدام به ریسک های استراتژیک را دارد |
Chief executive officer | مسئول ارشد اجرایی سازمان مدیر عامل |
Choice point | نقطه گزینش |
Choice reaction time | زمان واکنش به انتخاب |
Cholecystokinin | ناقل عصبی موثر در اشتها |
Cholinergic | نورون های مصرف کننده ناقل عصبی استیل کولین |
Chords tympani | طناب صماخی |
Chronogeneous | ظاهر شونده بر اساس جدول زمانی |
Cingulate cortex | قشر مخ حلقوی |
Cingulate gyrus | شکنج حلقوی کمربندی |
Cingulate sulcus | شیار حلقوی |
Cingulating information | اطلاعات در گردش |
Class rate | نرخ طبقه بندی شده |
Claustrum . compact insular | کلاستروم متراکم قطعه جزیره |
Claustrum . diffuse insular | کلاستروم منتشر قطعه جزیره |
Claustrum . dorsal | کلاستروم پشتی |
Claustrum . limitanse | کلاستروم محدودکننده |
Claustrum . pream ygdalar | کلاستروم پیش بادامی |
Claustrum . prepiriform | کلاستروم پره پیریفورم |
Claustrum . ventral | کلاستروم شکمی |
Clavus | سردرد شدید |
Clavus hystericus | سردرد هیستریایی |
Click – through | به عمل کلیک کردن روی یک تبلیغاتی آنلاین گفته میشود که فرد را وارد صفحه پیشنهادات تبلیغ دهنده میکند تبلیغ دهندگان ای که از سیستم های تبلیغاتی هزینه به ازای کلیک و پرداخت به ازای کلیک بهره میبرند با شارژ حساب کاربری خود هزینه تبلیغات را پس از هر کلیک صورت گرفته توسط مخاطب پرداخت میکنند و بابت بازدیدهای صورت گرفته شده از بنرها هزینه ای از آگهی دهنده گرفته نمیشود |
Click – through | کلیک زمانی که یک نفر بر روی یک لینک تبلیغاتی و یا یک مطلب کلیک می کند |
Click – through rate | نرخ کلیک تعداد کلیک بر روی یک بنر تبلیغاتی و یا یک کلیک تقسیم بر میزان دفعات نمایش آن |
Client – centered therapy | درمان مشتری محور درمان جو مراجع محور |
Clinical interview | مصاحبه بالینی |
Clinical maladjustment | ناسازگاری بالینی |
Clinical neuropsychology | عصب روانشناسی بالینی |
Closed loop mrp | تهیه مواد به صورت حلقه بسته |
Closed system | سیستم بسته |
Cmo : chief marketing officer | مدیر ارشد بازاریابی |
Cms | سیستم مدیریت محتوا نرم افزار کامپیوتری تحت وب که امکان انتشار ویرایش و ساماندهی محتوا را می دهد از نمونه های آن می توان به وردپرس و جوملا اشاره کرد |
Cms: content management system | سیستم مدیریت محتوا |
Coefficient of equivalence | ضریب همبستگی |
Coercive power | قدرت اجبار |
Cognition | شناخت |
Cognitive abilities measurement | اندازه گیری توانایی های شناختی |
Cognitive abilities test | آزمون توانایی های شناختی |
Cognitive – affective interaction | تعامل شناختی عاطفی |
Cognitive analysis | تحلیل شناختی |
Cognitive awareness | آگاهی شناختی |
Cognitive behavior | رفتار شناختی |
Cognitive bias questionnaire | پرسشنامه سوگیری شناختی |
Cognitive centration | میان گرایی شناختی |
Cognitive competency | توانش شناختی کفایت شناختی |
Cognitive complexity | پیچیدگی شناختی |
Cognitive consonance | هماهنگی شناختی |
Cognitive development | رشد شناختی تحول شناختی |
Cognitive disorder | اختلال شناختی |
Cognitive dissonance | ناهنجاری های شناختی |
Cognitive errors questionnaire | پرسشنامه خطاهای شناختی |
Cognitive manipulation | دستکاری شناختی دخل و تصرف شناختی |
Cognitive penetrability | نفوذ پذیری شناختی |
Cognitive penetration | نفوذ شناختی |
Cognitive process | فرایند شناختی |
Cognitive self-consciousness | خودآگاهی هوشیاری شناختی |
Cognitive-self regulation | خودگردانی شناختی خودتنظیمی شناختی |
Cognitive stage | مرحله شناختی |
Cognitive development | رشد شناختی |
Cognized goals | اهداف درک شده |
Coherence | به هم پیوستگی انسجام |
Cohesion | به هم پیوستگی انسجام |
Cold calling | تماس غیر مستقیم |
Collaboration | رقابت |
Collaborative management | مدیریت مبتنی بر همکاری |
Cognitive bargaining | چانهزنی گروهی |
Cognitive behavior | معامله جمعی چانهزنی جمعی |
Cognitive trap | رفتار جمعی |
Cognitive unconxcious | تله جمعی |
Columbia mental maturity scale | ناهوشیاری جمعی ناخودآگاه جمعی |
Coma vigil | مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی |
Commerce | اغما با چشمان باز |
Commercial | بازرگانی |
Commercial advertisement | تبلیغات تلویزیونی |
Commercial attache | تبلیغات تجاری |
Commercial department | وابسته بازرگانی |
Commercial interruptions | اداره بازرگانی بخش بازرگانی |
Commercial ministry | وقفه تجاری |
Commercial papers | وزارت بازرگانی |
Commercialisation | اوراق تجاری |
Commission | تجاری سازی در زبان فرانسه بازاریابی |
Commission | حق العمل |
Commissive | حق العملکاری کمیسیون |
Commissural fibers | تعهد آور تعهدی |
Commissure | رشته های عصبی رابط |
Commissurotomy | محل اتصال بافت عصبی رابط |
Commitment | برداشتن بافت عصبی رابط قطع ارتباط نیمکره های مغز |
Commitment budgeting | تعهد |
Commodity | تعهد الزام آور برای بودجه گذاری |
Common stock holders equity | کالا محصول |
Communication network | حقوق صاحبان سهام عادی |
Communication objective | شبکه ارتباطی |
Communication policy | اهداف ارتباطی |
Companies house | سیاست های ارتباطی |
Company strategies | سازمان ثبت شرکتها |
Company union | استراتژی های شرکت |
Comparable worth | اتحادیه صنفی |
Comparative | ارزش قابل مقایسه |
Comparative advertising | مقایسهای تطبیقی |
Comparison pricing | تبلیغات مقایسه ای |
Compensation | قیمت مقایسهای |
Compensatory | جبران کردن |
Compensatory decision rule | اجباری الزامی |
Compensatory model | قانون تصمیم جبرانی |
Competence | مدل جبرانی |
Competence | صلاحیت |
Competence | توانش قابلیت صلاحیت کفایت |
Competence | کفایت صلاحیت توانش |
Competence motivation | انگیزش کارآمدی کفایت |
Competence-performance distinction | تمیز بین توانش و عملکرد |
Competent | با کفایت توانا کار آمد با صلاحیت |
Competing stimuli | محرکهای هم آورد رقیب |
Competitive advantage | مزیت رقابتی |
Competitive advantage | مزیت رقابتی مزیتی است که یک شرکت نسبت به رقبایش دارد و باعث می شود شرکت فروش بیشتری داشته باشد و ما از طریق رقابت مشتریان بیشتری را حفظ کند |
Competitive advertisements | تبلیغات رقابتی |
Competitive analysis | تحلیل رقیب ارزیابی قدرت و ضعف محتوای برند در قبال دیگر محتوای دیگر برندهای رقیب |
Competitive environment | محیط رقابتی |
Competitive management style | سبک مدیریت رقابتی |
Competitive strategies | استراتژی های رقابتی |
Competitive strategy | استراتژی رقابتی |
Competitors | رقبا |
Complex buying behavior | رفتار پیچیده خرید |
Complex neurological processes | فرایندهای نورولوژیکی پیچیده |
Compliance | تطابق دهنده فرآیندی که به شکل دیجیتال و یا توسط نیمی از افراد انجام میگیرد و در آن با بررسی محتوا مانع بروز مشکلات حقوقی از جمله مسائل مرتبط با حق نشر می شوند |
Compliant | شکایت |
Complication | در هم آمیختگی پیچیدگی |
Component analysis | تحلیل مولفه ای |
Comprehension test | آزمون فهم مطلب |
Comprehensive test of nonverbal intelligence | آزمون جامع هوش غیر کلامی |
Compromise | سازش |
Compulsory | اجباری |
Compulsory education | آموزش اجباری |
Computability | محاسبه پذیری قابلیت محاسبه |
Computation | محاسبه پردازش رایانهای |
Computational level | سطح محاسباتی |
Computational neurology | عصبشناسی رایانهای |
Computational operations | عملیات محاسباتی |
Computational representational understanding of mind (crum) | ترک مبتنی بر محاسبه گری باز نمایندگی ذهنی |
Computational theory of mind | نظریه محاسباتی ذهن |
Computational theory of perception | نظریه محاسباتی ادراک |
Computed tomography scanning | سی تی اسکن مغز نگاری کامپیوتری |
Computed tomography scanning | مغزنگاری کامپیوتری سی تی اسکن |
Computer simulation | شبیه سازی رایانه ای |
Computer supported cooperative work | کار مشترک با پشتیبانی رایانه |
Computer technology research | تحقیقات در تکنولوژی کامپیوتر |
Concealment | پنهان کاری |
Conceiving | درک کردن |
Concentrated | متمرکز |
Concentrated marketing | بازاریابی متمرکز |
Concept attributes | ویژگی های صفات مفهومی |
Concept driven processes | فرآیندهای مفهوم محور |
Concept formation | تکوین مفهوم شکل گیری مفهوم تشکیل مفهوم |
Conceptual filters | فیلتر های ادراکی |
Conceptual nervous system | دستگاه عصبی فرضی |
Conceptual sets | آمایه های مفهومی |
Conceptual skill | مهارت ادراکی |
Concerto memory | حافظه انضمامی |
Concordance coefficient | ضریب همگانی |
Concordance rate | میزان تطابق |
Concrete attitude | نگرش عینی |
Concrete intelligence | هوش عینی |
Concrete operation | عملیات عینی یا محسوس |
Concurrent engineering | مهندسی همزمان |
Concussion | اغمای ضربه ای آسیب به سر |
Conditional emotional reaction | واکنش هیجانی شرطی |
Conductance human skin | میزان رسانایی پوست انسان |
Confidential | محرمانه |
Confirm | تایید کردن |
Conjunctive decision rule | قانون تصمیم عطفی ربطی |
Connection power | قدرت ارتباط |
Connectionist model of memory | الگوی پیوندگرایی حافظه |
Conner | خرید یکجا |
Conscious | هوشیار خودآگاه |
Conscious awareness | آگاهی هوشیار هوشیاری آگاه |
Conscious awareness system | سیستم هوشیاری آگاه |
Conscious ego | من آگاه |
Conscious mind | ذهن خودآگاه |
Conscious self | خود هوشیار |
Consciousness | هوشیاری و آگاهی شعور |
Consciousness signatures | علائم آگاهی |
Consensus | اجماع |
Consignment | محموله کالا |
consistency | ثبات |
constraints | محدودیت منابع |
constructive memory | حافظ سازا حافظه سازنده |
consumable resources | منابع قابل مصرف |
consumer | مصرف کننده |
consumer | مصرف کننده مشتری |
consumer arousal | انگیختگی مصرف کنندگان |
consumer attention | توجه مصرف کنندگان |
consumer behavior | رفتار مصرف کننده |
consumer behavior | رفتار مصرف کننده |
consumer behaviour | رفتار مصرف کننده |
consumer buyer behavior | رفتار خرید مصرف کننده |
consumer juries | داوران مصرف کننده |
consumer market | بازار مصرف |
consumer market | بازار مصرف |
consumer markets | بازارهای مصرف |
consumer memory | حافظه مصرف کننده |
consumer oriented positioning | جایگاه یابی مصرف کننده محور |
consumer psychology | روانشناسی مصرف کننده |
consumer rights | حقوق مصرف کنندگان |
consumer socialization process | فرایند اجتماعی شدن مصرف کننده |
consumer-oriented sales promotion | تبلیغ فروش مصرف کننده گرا |
consummatory response | پاسخ پایانی |
consummatory stimulus | محرک پایانی |
contact behavior | رفتار تماس جویانه |
contact hypothesis | فرضیه تماس |
content | محتوا به اطلاعاتی گفته میشود که عموما در قالب نوشته تصاویر صورت و ویدیو و برای کاربران وب از ارزش بالایی برخوردار هستند |
content addressable memory | حافظه محتوای نشانی پذیر |
content analysis | تحلیل محتوا |
content conditions | شرایط محتوایی معنایی |
content marketing | محتوا می تواند از هر محصولی که کسب و کار شما تولید میکند ایجاد و به اشتراک گذاشته شود و با استفاده از تکنیک های بازاریابی در صدد تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل می باشد |
content strategist | استراتژیست محتوا شخصی که به شکل استراتژیک در برنامه ریزی توسعه و پیادهسازی کمپینهای محتوایی برند را همراهی میکند و نگرشی خلاقانه به متون طراحی و جایگاه برند دارد |
content targeting | هدف گذاری محتوا توزیع محتوای تبلیغاتی در سایت های مختلف به شکلی که محتوای موجود در اطراف آن با محتوای آن سایت مرتبط باشند |
content theory | نظریه محتوایی |
content thought disorder | اختلال محتوایی فکر |
content validity | اعتبار محتوا |
context diagram | نمودار محتوایی |
contingencies of reinforcement | اقتضائات یا شرایط تقویت |
contingency approach | رویکرد اقتضایی |
contingent interaction | تعامل اقتضایی تعامل مشروط |
continuity theory | نظریه پیوستگی |
continuos process production | فراگرد تولید مستمر |
continuous improvement | بهبود مستمر |
contract | قرارداد |
contract price | قیمت قرارداد |
contractor | پیمانکار |
contrast constraint | اجبار یا الزام متقابل |
contrast effect | اثر تقابل |
contrast model of similarity judgment | الگویی متقابل ارزیابی شباهت |
contrast suggectibility | قابلیت پیشنهاد معکوس وارونه کاری |
contribution | سهم |
contribution margin | محدوده مشارکت |
control quality | کنترل کیفیت |
controlled and automatic processing | پردازش خودکار و کنترل شده |
controlled attentional processes | فرایندهای التفاتی کنترل شده |
controlled sampling | نمونه گیری کنترل شده |
controversial topics | موضوع های بحث انگیز |
convenience sample | نمونه به اندازه کافی مناسب |
convergent thinking | تفکر همگرا |
conversational implicature | تضمن مکالمه ای |
conversational interfaces | واسطههای محاورهای |
conversational postulates | اصول محاوره مکالمه |
conversational style | سبک مکالمهای محاورهای |
conversion | وارونه سازی تبدیل |
conversion | تبدیل به زمانی گفته می شود که یک بازدید کننده رفتار مورد نظر مدیر سایت را اتخاذ کند برای مثال عضو خبرنامه میشود و یا از فروشگاه خرید می کند |
conversion rate | نرخ تبدیل تعداد افرادی که رفتار مورد نظر مدیر سایت را اتخاذ میکند تقسیم بر تمامی بازدیدکنندگان یک سایت |
conversion rate | کمیتی است که برای موفقیت کمپین های تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرد و به درصدی از افراد گفته میشود که عمل مورد نظر آگهیدهنده را انجام دادند |
conversion reaction | واکنش تبدیلی |
convert | تبدیل کردن |
convolution | شکنج |
cookie | کوکی به فایلی گفته میشود که توسط وب سایت به مرورگر کاربر فرستاده شده و در آنجا ذخیره می گردد از کوکی ها می توان برای ردیابی اینکه یک کاربر از کجا آمده و یا اینکه روی چه تبلیغی کلیک کرده و بهره برد کوکی ها برای ذخیره سازی رمز عبور حساب های کاربردی وب سایت ها هم مورد استفاده قرار میگیرند این فایل های مهم در تبلیغات آنلاین برای هدف گیری مجدد و بازاریابی مجدد مورد استفاده قرار میگیرند |
cooperation | تعاون و همکاری |
cooperative advertising | تبلیغات مشترک |
cooperative learning | یادگیری مشارکتی |
cooperative neural network | شبکه عصبی تعاونی |
cooperative principle | اصل مشارکتی اصل همکاری در مکالمه |
coordinating | هماهنگی |
coordination | هماهنگی هماهنگ سازی |
competitive priorities | اولویت رقابتی |
core benefit | منفعت اصلی و بنیادی |
corium | بشره پوست |
cornea | قرنیه |
corneal | قرنیه ای |
corner a market | غالب شدن بر بازار بازار را در دست گرفتن |
corona radiate | تاج شعاعی |
coronal plane | برش تاجی |
coronary thrombosis | انسداد شریان های اکلیلی |
corpora quadrigemina | اجسام چهار قلو در مغز |
corporate advertising | تبلیغات سازمانی |
corporate information systems | سیستم اطلاعات جامع |
corporation | شرکت سهامی |
corpus callosum | جسم پینه ای |
corpus callosum | جسم سینهای |
corpus callosum genu | جسم پینه ای زانو |
corpus callosum rostrum | جسم پینه ای نوک |
corpus callosum splenium | جسم پینه ای بخش طحالی |
corpus callosum tapetum | جسم پینه ای تاپتوم |
corpus callosum trunk | جسم پینه ای تنه |
corpus luteum | جسم زرد در مغز |
corpus striatum | جسم مخطط در مغز |
correct rejection | رد درست |
correct response | پاسخ درست |
correlation coefficient | ضریب همبستگی |
correlation matrix | جدول ماتریس همبستگی |
correlation studies | مطالعات همبستگی |
cortex | قشر مخ لایه خاکستری |
cortex of cerebellar hem ispheres | قشر نیمکرههای مخچه |
cortex: primary secondary tertiary | بشر اولیه ثانوی ثالث مغز |
cortial blindness | نابینایی مغزی |
cortial control | کنترل مغزی |
cortial deafness | کری مغزی |
cortial hemispheres | نیمکره های مغز |
cortial inhibition | بازداری مغزی |
cortial stimulation | تحریک مغز |
corticalization | مخی شدن |
corticofugal | قشر گریز در اعصاب |
corticoid | کورتیکویید |
corticonuclear fibers | رشته های قشری هستهای |
corticopontine fibers | رشته های قشری پلی |
corticospinal fibers | رشته های قشری نخاعی |
corticospinal fibers (upper limp part ) | های اندام فوقانی رشته های قشری نخاعی بخش |
corticospinal fibers (lower limb and trunk parts ) | بخش های تنه و اندام رشته های قشری نخاعی تحتانی |
corticosteroid | کورتیکواستروئید |
corticostriatal | کورتیکو استریاتال |
corticotegmental fibers | رشته های قشری تگمنتومی |
corticotropic hormone | هورمون محرک قشر غده فوق کلیوی |
cortin | کورتین |
cortisol | کورتیزول هورمون |
cos: content optimization system | سیستم بهینه سازی محتوا |
cosmic narcissism | خود شیفتگی کیهانی |
cost | هزینه |
cost baseline | هزینه اولیه |
cost justified | هزینه تعدیل شده |
cost leadership | هزینه رهبری |
cost of goods sold | بهای تمام شده کالای فروش رفته |
cost of goods sold | بهای خرید |
cost of labor | هزینه نیروی کار |
cost of living | هزینه زندگی |
cost of quality | هزینه کیفیت |
cost per customer purchasing | هزینه هر خرید مشتری |
cost per rating point | هزینه در نقطه ارزیابی |
cost per thousand | هزینه در هر هزار |
cost risk | هزینه ریسک |
Cost & freight | قیمت به علاوه هزینه حمل و نقل و هزینه بیمه |
Cost profit analysis | تجزیه و تحلیل هزینه سود |
Costing | هزینه یابی |
Cost-plus pricing | قیمت گذاری با توجه به هزینه |
(cpm) | هزینه در هر هزار |
Costumer | مشتری |
Council(ad council) advertising | شورای تبلیغات بازرگانی یک سازمان غیرانتفاعی که خدمات عمومی تبلیغاتی را در زمینههای ایمنی و اجتماعی در صنعت رسانه ای صورت می دهد |
Council advertising | شورای تبلیغات بازرگانی یک سازمان غیرانتفاعی که خدمات عمومی تبلیغاتی را در زمینههای ایمنی و اجتماعی در صنعت رسانه ای صورت می دهد |
Count traffic | شمارش ترافیکی برآورد میزان افراد در یک منطقه مفروض چه در اتومبیل و چه به صورت عابر توسط آژانس های دولتی برای این که بر سر میزان و شمارش دفعات دیده شدن یک آگهی اختلاف به وجود نیاید به عنوان مثال کاری که دفتر ممیزی ترافیکی صورت میدهد در همین چارچوب است |
Counter | شمارشگر |
Counter advertising | تبلیغات تخریبی |
Counter trade | تجارت معاوضه ای |
Counter transference | انتقال متقابل |
Counterconditioning | شرطی سازی تقابلی |
Counter-control | مهار متقابل |
Counterfactual thinking | تفکر واقعیت گریز تفکر خلاف واقع |
Counter-identification | همانند سازی تقابلی |
Counter imitation | تقلید متقابل |
Counter suggestion | پیشنهاد متقابل |
Counting | شمارش |
Covariation | هم پراکنش تغییر همگام |
Covary | هم پراکنش |
Cover memory | حافظه پوشان |
Coverage | پوشش |
Covert behavior | رفتار ناآشکار |
Covert extinction | خاموشی ناآشکار |
Cp | برنامه ریزی تلفیقی |
Cpa | مخفف cost per action است و به معنی پرداخت هزینه تبلیغاتی به ازای هر عمل است در حقیقت یکی از مدلهای تبلیغاتی است که تبلیغ دهنده فقط به ازای عملی که انتظار دارد صورت بگیرد به نمایش دهنده تبلیغات اش هزینه پرداخت میکند |
Cpa-abbrev critical path analysis | تحلیل مسیر بحرانی |
Cpa : cost-per-action | هزینه در هر اقدام |
Cpc | مبلغ به ازای هر کلیک مدل کسب و کاری که یک تبلیغ کننده بر اساس کلیک بر روی تبلیغاتی که نمایش می دهد مبلغ دریافت میکند |
Cpc | مخففcost per click است و به معنی پرداخت هزینه تبلیغات به ازای هر کلیک است در این متد تبلیغاتی هر تبلیغ دهنده به ازای هر کلیک مبلغی به نمایش دهنده تبلیغات پرداخت می کند البته این هزینه درصورتی توسط نمایش دهنده گرفته میشود که صفحه فرود تبلیغ دهنده به صورت کامل نمایش داده شود درآمد نمایش دهنده آگهی از طریق کمیت یا همان نرخ کلیک خوری محاسبه می گردد که بر اساس کیفیت و طراحی تبلیغ عدد این کمیت تغییر خواهد کرد |
Cpcv | مخفف cost per completed view و یک روش پرداخت برای تبلیغات ویدیویی است که با انتخاب آن بابت هر بازدید کامل از آگهی دهنده هزینه پرداخت میشود |
Cpi | شاخص قیمت مصرف کننده |
Cpi | مخفف cost per impressions یک روش پرداخت هزینه تبلیغات آنلاین است که با انتخاب آن بابت تعداد مشخصی نمایش تبلیغ هزینه توسط آگهی دهنده به نمایش دهنده تبلیغ پرداخت میشود این روزه یک شیوه پرداخت هزینه کمتر مورد استفاده قرار می گیرد |
Cpm | مخفف cost per thousand impressions است و در این مدل تبلیغاتی فرد آگهی دهنده برای هر هزار بار نمایش تبلیغ مبلغ ثابتی را میپردازد وبسایتهایی که میخواهند فضای تبلیغاتی خود را بفروشند این روش را بیشتر می پسندند به دلیل این که سودشان در شرایط بهتری قرار خواهد داشت |
Cpo | مخفف cost per order روش پرداخت هزینه تبلیغات آنلاین از که با انتخاب آن آگهیدهنده فقط به ازای هر سفارش خود هزینه مشخصی برای تبلیغاتش پرداخت میکند |
Cps | مخففcost per sale ویک روش پرداخت هزینه تبلیغات آنلاین است که با انتخاب آن آگهیدهنده فقط به ازای هر فروش خود هزینه مشخصی برای تبلیغات شرکت پرداخت میکند |
Cr: conversion rate | نرخ تبدیل |
Cr: conversion rate | نرخ تبدیل |
Cranial | جمجمه ای |
Cranial capacity | گنجایش جمجمه |
Cranial index | شاخص جمجمه |
Cranial nerve | عصب جمجمه ای |
Cranial-reflex | بازتاب جمجمهای |
Craniology | جمجمه شناسی |
Cranioscopy | جمجمه نگاری جمجمه سنجی |
Cranium | جمجمه |
Crash | هزینه فشرده |
Creative | خلاق |
Creative behavior | رفتار خلاقانه |
Creative enhancement | تقویت خلاق |
Creative execution | اجرای خلاقانه |
Creative service department | بخش خدمات خلاق |
Creative strategy | استراتژی های خلاقانه |
Creative tactics | تاکتیک های خلاقانه |
Creative thinking | اندیشیدن آفرینشی تفکر خلاق |
Creativity | خلاقیت |
Credit amount | مقدار اعتبار |
Credit control | کنترل اعتبار |
Creditor | بستانکار |
Credulous | زود باور |
Crisis situation | وضعیت بحران |
Crisis-typology | نوع شناسی بحران |
Criterion-related validity | روایی وابسته به معیار |
Critical attributes | صفات مهم صفات برجسته |
Critical condition | وضعیت بحرانی |
Critical path method | روش مسیر بحرانی |
Critical paths | فعالیت های مسیر بحرانی |
Critical period | دوره بحرانی دوره حساس دوره حیاتی |
Critical slowing down | تنزل بحرانی |
Critical thinking | تفکر انتقادی |
Critical thinking skills | مهارت های تفکر انتقادی |
Critical values | مقادیر شاخص |
Crm : customer relationship management | مدیریت ارتباط با مشتری |
Cro | مخفف conversion rate optimiziation است به مجموعه عملیاتی گفته می شود که روی یک وب سایت انجام میدهیم تا وضعیت نرخ تبدیلش بهبود یابد یکی از این اعمال ایجاد تغییر در anchor text درون لینک ها به حساب میآید و حتی تغییر call to actionهم از مواردی است که روی نرخ تبدیل تاثیر میگذارد |
Cro: conversion rate optimization | بهینه سازی نرخ تبدیل |
Cross-cultural | میان فرهنگی |
Cross-cultural evidence | شواهد بین فرهنگی |
Cross-cultural pragmatics | کاربرد شناسی میان فرهنگی |
Crossed cheque | چکه مسدود |
Crossing over | تبادل ژنی |
Cross-model recognition | باز شناسی چند وجهی حسی |
Cross-model sensory integration | یکپارچگی چند وجهی حسی |
Cross-promotion | ترفیع متقابل شرایطی است که در آن دو یا چند محصول و یا خدمت نیروهای خود را ترکیب میکنند که با استفاده از یک ابزار ترفیعی واحد علاقه ایجاد کنند |
Cross-tabulation | جدول بندی متقابل |
Cross-validation | وارسی اعتبار |
Crowdourcing | به پروسه مطرح کردن یک سوال برای گروهی بزرگ و دریافت سریع پاسخ از آنها گفته میشود با روی کار آمدن شبکههای اجتماعی اکثر افراد برای جمع سپاری از این شبکهها بهره میبرند البته به سرهای جمعسپاری مالی هم گفته میشود که به واسطه آن برای شروع یک پروژه یا امری خیر هزینهای جمعآوری میشود |
Crucial experiment | آزمایش تعیین کننده |
Crus cerebri | ساق مغز |
Crypt(a)esthesia | ادراک غیبی حس غیبی |
Ctc | مخفف click to conversion بوده و یکی از کمیت های مهم در تبلیغات آنلاین است که با تقسیم تعداد کلیک ها از یک تبلیغ یاد اینکه مشخص به تعداد نرخهای تبدیل به دست می آید به واسطه این کمیت میتواند میزان تاثیرگذاری یک کمپین مطلع شد و همچنین بازگشت سرمایه را محاسبه کرد |
Ctr | مخفف click through rate است و با تقسیم کردن تعداد کلیک های هر بنر مجزا و تعداد کل نمایش های آن به دست می آید به واسطه این کمیت شما می توانید میزان موفقیت کمپین تبلیغاتی خود را دریابید |
Cues | علت علائم دلیل سبب |
Cultural absolutism | مطلق نگری فرهنگی |
Cultural diversity | مغایرت فرهنگی |
Cultural environment | محیط فرهنگی |
Cultural fad | هوش فرهنگی |
Culturale | عقاید و فرهنگ |
Culturale | فرهنگ |
Cumulative frequency distribution | توزیع فراوانی تراکمی |
Cumulative percentage | درصد تراکمی |
Cumulative record | نمودار تراکمی |
Cumulative scale | مقیاس تراکمی |
Cuneate tubercle | دکمه کونئاتوس |
Cuneus | کونئوس |
Currency | پول رایج |
Current | جاری |
Current values | ارزشهای جاری |
Curvature illusion | خطای ادراکی انحنا بینی |
Curve fitting | انطباق منحنی |
Custom | آداب و رسوم |
Custom sponsored content | محتوای اختصاصی حامی اسپانسر محتوایی که توسط یک برند یا ناشر خاص برای انتشار در بلا ک های پرمخاطب تر تهیه میشود |
Customary price | ارزش برآوردی مشتری |
Customary pricing | قیمت گذاری عرفی |
Customer | مشتری |
Customer data | داده های مشتری |
Customer loyalty | وقتی بازار به موقعیت اشباع تولید میرسد توازن تولید با برند مشتری به هم خورده و در نتیجه اعتماد از بین میرود و برای رهایی از این موقعیت شرکتها مجبور به ایجاد یک رابطه اعتماد سازی با مشتریان خود هستند |
Customer portfolio asset management | با گروه بندی مشتریان بر اساس نیاز های شان می توان آنها را به سمت اعتماد و سوددهی سوق داد و این می تواند به عنوان ابزاری کارساز برای مدیریت اقتصاد مشتریان باشد |
Customer profile | مشخصات مشتری |
Customer relationship management | مدیریت ارتباط با مشتری |
Customer retention | حفظ مشتریان |
Customer sales force structure | ساختار نیروی فروش به مشتری |
Customer satisfaction | رضایت مشتریان |
Customer satisfaction | رضایت مشتری |
Customer satisfaction management | مدیریت رضایت مشتریان |
Customer service | خدمات مشتریان |
Customer solution acceptance | پذیرش راهحل مشتری |
Customer types organization | سازمان بر انواع مشتری |
Customer value | ارزش مشتری |
Customization | بومی سازی |
Customs | گمرک |
Customs clearance | ترخیص گمرکی |
Customs duty | حقوق گمرکی |
Cut of basilar artery | مقطع شریان بازیلار |
Cut of hypothalamic sulcus | مقطع شیار هیپوتالامیک |
Cut surface of midbrain | مقطع مغز میانی |
Cutaneous | پوستی |
Cutaneous pupillary reflex | بازتاب پوستی مردمک |
Cutaneous secretory reflex | بازتاب تراوش ای پوست |
Cutaneous sense | حس پوستی |
Cybernetic | علم فرمانش سیبرنتیک |
Cycle | دوره چرخه |
Cyclic | دوره ای چرخه ای |
Cyclic disorder | اختلال دوره ای |
Cytoplasm | سفید یاخته سیتوپلاسم |
Cytoskeletal microtubules | ریزلوله های داربست سلولی |
C2c e-commerce | تجارت الکترونیک مصرف کننده با مصرف کننده |
Cable television | تلویزیون کابلی |
CACM | بازار مشترک آمریکای مرکزی |
CAD | طراحی و ساخت به کمک کامپیوتر |
Call center | مرکز تماس تلفنی |
Call log record | رکود ثبت اطلاعات تماس |
Call to action | درخواست برای عمل |
Campaign literature | مطبوعات مبارزه |
Campaign marketing mix | آمیخته بازاریابی مبارزه |
Campaign message | پیام مبارزه |
Campaign platform | سکوی مبارزه |
Candidate | کاندیدا |
Candidate marketing map | نقشه بازاریابی کاندیدا |
Candidate oriented politics | سیاست کاندیدا محور |
Canned e-mail | ایمیل ضبط شده |
Cannibalization | اوراق کردن |
Cannibalize | جایگزین کردن محصول جدید |
Canvasser | رئیس جمع کن تبلیغاتچی |
Canvassering | نظرخواهی |
Capability partners | شرکای توانمند ساز |
Capacity utilization | استفاده از ظرفیت |
Capital items | اقلام سرمایه ای |
Capitalist word | دنیای سرمایه داری |
Captive product pricing | قیمت گذاری محصولات مکمل |
Carbon footprint | انتشار کربن |
Cardinality | کاردینالیتیه |
Card-not-present transction | معامله بدون حضور فیزیکی کارت |
Caretakers | سرپرستان |
Carriage & insurance | فروشنده مسئولیت ترخیص برای صدور |
Carry – over effect | تاثیر بازمانده پسماند |
Cary ration | متحرک سازی خمیری |
Case | نمونه |
Case base learning | یادگیری مبتنی بر مورد |
Case studies | مطالعات موارد مختلف |
Cash burn rate | نرخ مصرف نقدینگی |
Cash business | کسب و کار نقدی |
Cash cow | گاو شیرده |
Cash discount | تخفیف نقدی |
Cash flow | جریان نقدینگی گردش وجوه نقد |
Cash in advance | پرداخت نقدی |
Cash refund offer(rebate) | بازگرداندن بخشی از قیمت |
Catalog | کاتالوگ |
Catalog marketing | بازاریابی از طریق کتابچه |
Category extension | تعمیم رده |
Category killers | فروشگاه های تخصصی تخفیف دار |
Category management | مدیریت طبقه محصول |
Category specific dominance | مسلط بر یک گروه خاص |
Causal research | تحقیقات سببی |
Cause and effect | علت و معلول |
Cause branding | برندینگ مسئولیت اجتماعی |
Cease and desist order | فرمان ترک اقدام دستور ترک اقدام |
CEFTA | انجمن تجارت آزاد اروپای مرکزی ,سفتا |
Celebrities | افراد شهیر |
Central American common market | بازار مشترک آمریکای مرکزی |
central European free trade association | انجمن تجارت آزاد اروپای مرکزی سفتا |
centralization | متمرکز بودن تمرکز |
centrally planned socialism | سرمایه داری با طرح ریزی متمرکز |
centrally planned socialism | جامعه گرایی با طرح ریزی متمرکز سوسیالیسم با طرح ریزی متمرکز |
CET | تعرفه مشترک خارجی |
CFR | مسئولیت ترخیص برای صدور و حمل تا روی عرشه کشتی با فروشنده |
Chain of experience | حلقه یا زنجیره تجربه |
Chain ratio | نرخ زنجیرهای |
Chain store warehouse | انبار زنجیره ای |
Chain stores | فروشگاه های زنجیره ای |
Challenger | افرادی که در پی تصاحب قدرت هستند |
Challenger brand | نام تجاری چالش طلب |
Champion | قهرمان قهرمانان |
Chanel | کانال شبکه راه |
change management | مدیریت تغییر |
Channel conflict | تضاد در کانال توزیع |
Channel level | سطح کانال |
Channel of communication | مسیر مجرای ارتباطی |
Channel of distribution | کانال توزیع |
Characteristics matrix | ماتریس خاص |
Chargeback | بازگشت هزینه عودت پول |
Charisma | جذبه کاریزما |
Chat | گفتگوی آنلاین گپ آنلاین گفتگو |
Chat room | اتاق های گفتگو |
Chavs | چاو |
Checklist | فهرست راهنما |
Chief marketing officer (cmo ) | مدیر ارشد بازاریابی |
Chinese value survey | پیمایشی ارزش چینی |
Choice | انتخاب |
Choice criteria | معیارهای انتخاب |
Chunking | قطعه سازی |
Churn rate | نرخ رویگردانی |
CIF | پرداخت کرایه حمل تا مقصد به عهده فروشنده |
Circuit switching | هدایت مدار |
Circulars | برگه های تبلیغاتی نامه های آگهی که به منازل زیادی فرستاده می شود |
Circulation | تیراژ شماره گان |
Civic platform party | حزب برنامه مدنی |
Civil law | قانون مدنی |
CKD | دریافت محصول به صورت قطعات جدا از هم |
Claim | ادعا |
Clarify | روشنی وضوح |
Classical conditioning | شرطی سازی کلاسیک |
Classification | طبقه بندی |
Classified ad | تبلیغات دسته بندی شده تبلیغات طبقه بندی شده آگهیهای نیازمندیها آگهی های طبقه بندی شده |
Classified advertising | تبلیغات دسته بندی شده تبلیغات طبقه بندی شده آگهی های نیازمندیها آگهی های طبقه بندی شده |
Cliché | کلیشه |
Click analyzers | تجزیه و تحلیل کنندگان کلیک |
Click stream | جریان کلیک |
Click – through | کلیک گذر |
Client | مشتری ویژه مراجع مشتری |
Client contact management systems | سیستم های مدیریت تماس کارفرما |
Client- server | کارگزار مشتری خدمت دهنده خدمت گیرنده |
Client\ server architecture | معماری خدمت دهنده خدمت گیرنده |
Cliffhanger | رسانه های معلق |
Clinical psychology | روانشناسی بالینی |
Close substitute | جایگزین نزدیک |
Close up | نمای نزدیک |
Closed system | سیستم بسته |
Closing | بستن قرارداد دریافت سفارش نهایی کردن فروش در فرآیند فروش حضوری |
Closure principle | اصل بندش |
Cloud computing | پردازش ابری |
Club and association member-ships | عضویت در انجمن کلوب |
Cluster (area) sample | نمونه خوشه ای |
Clutter | ازدحام و تراکم تبلیغات |
Co-branding | برندینگ مشترک |
Co- branding strategies | راهبردهای برند گذاری مشترک |
Co-consumers | هم مصرفکنندگان |
Co- branded ingredient | ترکیبات منتفع از برندسازی مشارکتی |
Co-branded site | سایتی با نام تجاری مشترک |
Co-branding | برندسازی مشارکتی برند سازی مبتنی بر همکاری |
Coding | رمزگذاری |
Coercive power | قدرت تنبیه قدرت اجباری |
Cognition | شناخت |
Cognition & affect | شناخت و اثر |
Cognitive | شناختی |
Cognitive consistency | سازگاری شناختی تئوری |
Cognitive dissonance | ناسازگاری ادراکی ناهماهنگی شناختی عدم تجانس شناختی |
Cognitive effect | اثر شناختی |
Cognitive learning theory | نظریه یادگیری شناختی |
Cognitive orientation & reinforcement | جهت یابی و تقویت شناختی |
Cognitive partisan | حامیان شناختی |
Cognitive psychology | روانشناسی شناختی |
Cognitive representation | ارائه و نمایش شناختی |
Cognitive shortcuts | میانبر های شناختی |
Cognitive space | فضای شناختی |
Cohesion | همبستگی |
collaboration | تعامل همکاری |
collaborative | تعاملی |
collaborative filtering | پالایش مشارکتی فیلتر کردن مشارکتی |
collaborative steps | مراحل مشترک |
collateral | دفترچه راهنمای کاربر |
collecting | جمع آوری کلکسیون |
collective culture | فرهنگ جمع گرا |
color | رنگ |
color separation | تفکیک رنگ جداسازی رنگ |
column | ستون روزنامه یا مجله |
combination branding | برند سازی ترکیبی |
command allocation | تخصیص منابع بر اساس برنامه ریزی تمرکزی دولتی |
commerce | تجارت |
commercial sources | منابع بازرگانی |
commercialization | تجاری سازی عرضه انبوه محصول به بازار |
commission | حق العمل کار مزد کمیسیون |
committed | تعهدی |
commodity | کالاهای مصرفی یا اولیه |
common external tariff | تعرفه مشترک خارجی |
common law | قانون عرفی |
common market | بازار مشترک |
common practice | تجربه رایج |
commonality | همانندی |
commonality leveraging strategy | راهبرد تقویت همانندی |
communal goals | اهداف جمعی |
communicability | قابلیت برقراری ارتباط قابلیت انتشار قابلیت برقراری ارتباط با مشتری ها |
communication | ارتباط |
communications audit | ارزیابی ارتباطات |
communications model | مدل ارتباطات |
community | انجمن اجتماع جامعه |
community bulletin boards | تابلوی اعلانات دولتی |
community involvement | شرکت کردن جوامع |
company attitudes | نگرشهای شرکتها |
company attributes | خصوصیات شرکت ها |
comparative advertising | تبلیغات مقایسه ای |
comparative analysis | تجزیه و تحلیل تطبیقی |
comparative influence | تاثیر تطبیقی |
comparison ad | تبلیغات مقایسه ای |
compatibility | سازگاری |
compensation- buy back | بیع متقابل |
compensation plan | طرح بازپرداخت |
compensation trading | تجارت جبرانی |
competence | شایستگی |
competition | رقابت |
competition based pricing | قیمت گذاری بر پایه رقابت |
competitive | نیروهای رقابتی |
competitive advantage | مزیت رقابتی |
competitive intensity | شدت رقابت |
competitive landscape | دورنمای رقابتی |
competitive parity approach | روش برابری با رقبا در بودجه بندی |
competitive parity method | روش متناسب با بودجه تبلیغاتی شرکت های رقیب |
competitive points of parity | نقاط اشتراک رقابتی |
competitiveness | قابلیت رقابت |
competitor | رقیب |
competitor analysis | تحلیل رقیب |
complementarity | قابلیت تکمیل |
complementary | مکمل |
complementary partners | شرکت های مکمل |
completely knocked down | دریافت محصول به صورت قطعات جدا از هم |
complexity | پیچیدگی |
complexity theory | نظریه پیچیدگی |
composer | آهنگساز ترکیب کننده آهنگ |
comprehensive political marketing | بازاریابی سیاسی جامع |
compression | فشرده سازی |
compulsive consumption | مصرف وسواسی |
computer | کامپیوتر رایانه |
computer aided design\manufacturing | طراحی و ساخت به کمک کامپیوتر |
computer assisted telephone interview | مصاحبه تلفنی با کمک رایانه |
computer telephone interface | سیستم تلفن متصل به کامپیوتر |
concentrated global marketing strategy | راهبرد بازاریابی جهانی متمرکز |
concentrated marketing | بازاریابی تمرکزی |
concentration | تمرکز |
concentric diversification | تنوع همگن |
Concept development & testing | توسعه و آزمایش مفهوم ایجاد مفهوم ایده و آزمایش آن |
concept testing | آزمایش مفهوم ایده |
conceptual process design | طراحی مفهومی فرآیند |
concurrent marketing | بازاریابی هم رو بازاریابی هم گام |
condition or rule event | رخداد شرطی یا دستوری |
conditioned response | پاسخ شرطی شده |
conditioned stimulus | محرک شرطی شده |
conditioning | شایسته سازی آموزش مصرف کننده |
conditions of demand | شرایط تقاضا |
conference call | کنفرانس تلفنی |
conference calling | کنفرانس تلفنی |
configuration | پیکربندی |
confirmatory factor analyses | تحلیل عامل تاییدی |
confiscation | مصادره |
Conformance to specifications | انطباق با ویژگی های فنی اعلام شده |
conformity | انطباق |
confrontation strategy | استراتژی مقابله |
conglomerate diversification | تنوع ناهمگن |
conjoint analysis | تجزیه و تحلیل زوجی |
connection | ارتباط پیوند اتصال |
connexity | رابطه متقابل انسان ماشین و شبکه های جهانی هم پیوندی |
conscientious consumerism | مصرف گرایی وجدانی |
consensual purchase decition | مرکز خرید تصمیم خرید توافقی |
consent decree | فرمان توافقی موافقتنامه حکم |
consequence of inaction | نتیجه رکود |
conservative | محافظه کار |
consideration set | مجموعه برند های مورد تعامل مجموعه ملاحظات گزینه های انتخابی |
consistency | هماهنگی سازگاری |
consistency for the product mix | سازگاری محصولات |
conspicuous | مصرف افراطی تجملی |
conspicuous consumption | مصرف نمایشی |
constant learning | آموزش دائمی |
consumed consumers | مصرف کنندگان مصرف شده |
consumer | مصرف کننده |
consumer addication | اعتیاد مصرف کننده |
consumer behavior | رفتار مصرف کننده |
consumer brands | نام های تجاری مصرفی |
consumer buyer behavior | رفتار خرید مصرف کننده |
consumer choice model | الگوی انتخاب مصرف کننده |
consumer confidence | اعتماد مصرف کننده |
consumer expectations | انتظارات مصرف کننده |
consumer generated content | محتوای ایجاد شده از سوی مصرف کننده |
consumer jury tests | آزمون با استفاده از هیئت منصفه مصرفکنندگان |
consumer market | بازار مصرف کننده |
consumer –oriented marketing | بازاریابی مصرف کننده مدار |
consumer panels | پنل های مصرف کننده |
consumer perceived risks | ریسک های ادراک شده توسط مصرف کننده |
consumer products | محصولات مصرفی |
consumer profile | نمای کلی پروفایل نیم رخ مصرفکننده |
consumer promotion | ترفیع و تشویق ویژه مصرفکنندگان |
consumer promotion tools | ابزار پیشبرد فروش ویژه مصرف کننده |
consumer purchasing process | فرایند خرید مصرف کننده |
consumer relationship management | مدیریت ارتباط با مشتری |
consumer sales promotion | پیشبرد فروش مصرف کننده |
consumer satisfaction dissatisfaction | رضایت عدم رضایت مصرف کننده |
consumer socialization | اجتماعی شدن مصرف کننده |
consumer tribe | قبیله مصرفکننده |
consumer\ product relationship | رابطه محصول مصرف کننده |
consumerism | مصرف گرایی |
consumption communities | جوامع مصرف |
consumption constellation | مجموعه مصرف |
contact | تماس |
contact management | مدیریت تماس |
contact time with customers | زمان تماس با مشتری |
contacts | گروههای مشتریان تماس |
contamination | جعلی سازی استحاله |
content | محتوا |
content driven | محتوا مدار |
content for other sites | موضوع برای سایت های دیگر |
content strategy | استراتژی محتوا |
contests and sweepstakes | مسابقات و شرط بندی ها |
context | زمینه |
contextual interpretation | تفسیر زمینه ای |
continuity | تداوم و استمرار |
continuous improvement | بهبود مستمر |
continuous innovation | نوآوری مستمر |
continuous process improvement | بهبود مستمر فرایند |
contract manufacturing | تولید قراردادی |
contract warehouse | قرارداد انبار |
contraction | استراتژی انقباض |
contractual entry mode | شیوه های ورود به بازار خارجی از طریق عقد قرارداد |
contractual vertical marketing system | سیستم بازاریابی عمودی قراردادی |
contrast | تقابل |
contribution | سهم در تاثیرات |
contribution accounting | حسابداری مشارکتی |
contribution margin | حاشیه سود ناخالص |
convenience products | محصولات متداول راحت |
convenience sample | نمونه در دسترس نمونه ساده |
convenience store | فروشگاه های در دسترس متداول محلی |
convention | پیمان نامه قرارداد |
conventional distribution channel | کانال توزیع متداول کانال توزیع متداول متعارف |
conventional wisdom | خرد متعارف |
convergence | همراستایی همگرایی |
convergent thinking | تفکر همگرا اندیشه همگرا |
conversion model | مدل تبدیلی |
conversion rate | نرخ تبدیل |
conversional marketing | بازاریابی تبدیلی |
conviction | اقناع مجاب شدگی یقین |
cooperation council for the arab states of the persian gulf | شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس |
cooperative advertising | تبلیغات اشتراکی |
cooperative organizations | سازمان های تعاونی |
co-opetition | همکار رقیب |
coordinate | هماهنگ ساختن |
copy | متن آگهی |
copyright | حق نشر |
copy testing | آزمایش آگهی |
copyright | حق تالیف |
copywriter | نویسنده متن آگهی آگهی نویس |
copywriting ability | توانایی رونوشت برداری یا کپی کردن |
core brand associations | تداعیات ذهنی اصلی از برند تداعیات اصلی بنیادی برند |
core competencies | شایستگی محوری شایستگی های اصلی شایستگی های پایه |
core processes | فرایند های مرکزی |
core product | شالوده محصول اساس محصول محصول اصلی |
core story | داستان اصلی |
core values | ارزشهای محوری اصلی |
corporate advertising | تبلیغات شرکتی تبلیغات موسسه ای |
corporate branding | برند سازی گروه |
corporate identity | هویت سازمانی هویت شرکت |
corporate identity advertising | تبلیغات هویتی شرکت |
corporate office | دفتر حقوقی شرکت |
corporate paradox | تناقض شرکتی |
corporate strategy | استراتژی بنگاه |
corporate trademark licensing | اعطای لیسانس علامت تجاری شرکت |
corporate vertical marketing system | سیستم بازاریابی عمودی شرکتی |
corporate web site | پایگاه شبکه های مشترک |
corrective action | اقدام اصلاحی |
corrective advertising | تبلیغات تصحیحی اصلاح تبلیغ |
cost | هزینه |
cost and freight | مسئولیت ترخیص برای صدور و حمل و نقل تا روی عرشه کشتی یا فروشنده |
cost based pricing | قیمت گذاری مبتنی بر هزینه |
cost based transfer price | قیمت انتقالی مبتنی بر هزینه |
cost focuse | تمرکز بر هزینه |
cost insurance & freight | پرداخت کرایه حمل تا مقصد به عهده فروشنده |
cost leadership | رهبری هزینه |
cost per click | هزینه در ازای کلیک |
cost per rating | هزینه بر حسب میزان مخاطب رادیو و تلویزیون |
cost per rating point | هزینه به ازای هر امتیاز |
cost per thousand | هزینه در هر هزار |
cost per thousand impressions | هزبنه هزار بار نمایش یک آگهی |
cost plus pricing | قیمت گذاری هزینه و علاوه سود معین |
cost trends | روندهای هزینه |
cost based pricing | روش های قیمت گذاری بر مبنای هزینه |
cost-per-thousand | هزینه به ازای هر هزار نفر |
cost-plus | هزینه افزایش یافته |
cost plus pricing | قیمت گذاری به همراه هزینه گذاری اضافه کردن درصد بهای تمام شده |
costs | هزینه ها |
council | شورا |
count and recount promotion | شمارش و ارتقاء بازشماری |
counter purchase | خرید متقابل |
counter trade | معاملات تجاری متقابل تجارت متقابل |
counterargument | گفت و گو های دو طرفه |
counterfeiting | جعل کردن |
counterpurchase | معاملات دوسویه خرید متقابل |
countertrade | تجارت متقابل |
countervailing duties | وظایف جبرانی |
countervailing power | قدرت جبران |
country diversification | استراتژی تنوع و روی کشور |
country focus | تمرکز بر کشور |
country of origin | کشور مبدا |
country of origin effect | تاثیر کشور مبدا |
coupon | کوپن کالابرگ فرم ویژه تخفیف یا دریافت رایگان |
coupon fraud | کلاهبرداری کوپن |
coupon payment | پرداخت کوپن |
coupon redemption | بازخرید کوپن |
coupons | کوپن |
courtesy days | روز اهدای هدیه |
coverage | پوشش |
coverage bias | انحراف در پوشش |
CPI | شاخص قیمت مصرف کننده به بهبود مستمر فرایند |
CPM | هزینه هزار بار نمایش یک آگهی |
CPM trends | روند سی پی ام هزینه در هزار |
CPO | هزینه به ازای هر سفارش |
CPR | هزینه به ازای هر امتیاز |
CPRP | هزینه به ازای هر امتیاز |
CPS | بررسی جمعیت فعلی |
CPSC | کمیسیون ایمنی محصولات مصرفی |
CPT | هزینه در هزار |
CR | پاسخ شرطی شده تهیه مداوم |
Crawl | خزنده |
Crawler | پیمایشگر |
Creative | خلاقیت |
Creative boutique | بوتیک خلاقیت |
Creative concept | مفهوم خلاق |
Creative or collaborative processes | فرایند های خلاق یا اشتراکی |
Creative platform | خط مشی خلاقیت |
Creative Strategy | استراتژی خلاق راهبردی ایجاد آگهی |
Creativity | خلاقیت |
Credence good | کالاهای نیازمند اعتماد |
Credibility | اعتبار |
Credit | اعتبار |
Credit bureau | دیوان اعتباری |
Credit cards accepted | قبول کارتهای اعتباری |
Credit limit | حد اعتباری |
Credit union | واحد اعتباری |
Creeping expropriation | سلب مالکیت خزنده |
Crisis management | مدیریت بحران |
Criterion related validity | روایی ملاکی |
Critical behavior drivers | محرک های مهم رفتاری |
Critical success factors | عوامل بحرانی موفقیت |
CRL | رکورد ثبت اطلاعات تماس |
CRM | مدیریت ارتباط با مشتریان |
Cross category dominance | مسلط بر چند گروه |
Cross function product management teams | تیمهای مدیریت محصول میان وظیفهای |
Cross functional business process | فرایند کسب و کار چند منظوره |
Cross function teams | تیم های متقابل کارکردی |
Cross impact analysis | تجزیه و تحلیل تاثیرات متقابل |
Cross industry | بین صنعت |
Cross promotion | ترویج متقابل |
Cross ruff | نمونه رایگان |
Cross selling | فروش بینابین |
Cross selling | فروش جانبی |
Cross selling | فروش متقابل |
Cross tabulation | جدول متقاطع |
Cross tabulation | جدول بندی متقاطع |
Cross-value chain | زنجیره ارزش متقاطع |
Cross-elasticity of demand | کنش متقابل تقاضا |
Cross-functional integration | الحاقیه اقتصادی بینابین |
Cross line | شاخه موازی |
Cross price elasticity | کنش متقابل قیمت |
Cross promotions | ارتقاء بینابین |
Cross sectional study | مطالعه مقطعی |
Crowdsourcing | همه پرسی جمع سپاری |
CRP | هزینه بر حسب میزان مخاطب رادیو و تلویزیون برنامه ریزی نیازهای ظرفیتی |
Crude birth rate | میزان خام تولد |
CS | محرک شرطی شده |
CSD | رضایت عدم رضایت مصرف کننده |
CSF | عوامل حیاتی موفقیت |
CSFS | عوامل کلیدی موفقیت |
CSM | بازاریابی اجتماعی بازدارنده |
CSRS | نمایندگان بخش خدمات مشتریان |
CSS | سی اس اس |
CTI | سیستم تلفن متصل به کامپیوتر |
Cue | سرنخ |
Cult brands | نامهای تجاری مورد پرستش |
Cult products | محصولات فرقه ای |
Cultural and social influences | تاثیر های نفوذ های فرهنگی و اجتماعی |
Cultural anthropology | انسان شناسی فرهنگی |
Cultural capital | سرمایه فرهنگی |
Cultural ecology | بوم شناسی فرهنگی |
Cultural environment | محیط فرهنگی |
Cultural lag | عقب افتادگی فرهنگی |
Culture | فرهنگ |
Culture jamming | مخالفت فرهنگی پارازیت های فرهنگی |
Cumulative audience | دسترسی دسته جمعی |
Cumulative discount | تخفیف های جمع شونده |
Cumulative markup | افزایش عمده |
Cumulative quantity discount | تخفیف عمده |
Cumulative reach | نفوذ تجمعی |
Curiosity approach | رویکرد کنجکاوانه |
Currency devaluation | کاهش ارزش ارز |
Currency revaluation | افزایش ارزش ارز |
Current account | حساب جاری |
Current population reports | گزارش جمعیت فعلی |
Current population survey | بررسی جمعیت فعلی |
Custom | سفارشی |
Custom feed | تعرفه گمرکی |
Custom union | واحد گمرک |
Customary pricing | قیمتگذاری مرسوم |
Customer | مشتری |
Customer acquisition | تصاحب مشتری |
Customer Attraction | جذب مشتری |
Customer based | مبتنی بر مشتری |
Customer-based brand equity | ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری ها |
Customer benefit | منافع مشتری |
Customer centric | مشتری محوری |
Customer- centricity | مشتری مدارانه |
Customer characterisitics | خصوصیات ویژگیهای مشتریان |
Customer data base | بانک اطلاعات مشتریان |
Customer data warehouse | انبار داده های مشتریان |
Customer database | بانک پایگاه اطلاعات مشتریان |
Customer decision process | فرایند تصمیم مشتری |
Customer defection | ترک فرار مشتری |
Customer delivered value | ارزش تحویل شده به مشتری |
Customer driven benefit | منافع مبتنی بر مشتری |
Customer experience management | مدیریت تجربه مشتری |
Customer –focused objective | اهداف مشتری محوری |
Customer Franchise building promotions | پیشبرد فروش با ارائه حق انتخاب به مشتری |
Customer functions | عملکرد های مشتری |
Customer inquiry response systems | روابط مشتری |
Customer insight | دیدگاه مشتریان |
Customer interface | رابطه مشتری |
Customer intimacy | مشتری مداری |
Customer lifetime value | ارزش طول عمر مشتری |
Customer loyalty | جلب اعتماد مشتری |
Customer orientation | مشتری مداری |
Customer portfolio asset management | مدیریت گروه بندی مشتریان |
Customer relationship management | مدیریت ارتباط با مشتری |
Customer retention | حفظ مشتری ماندگاری مشتری |
Customer return on investment | بازده سرمایه گذاری بر روی مشتری |
Customer sales force structure | ساختار نیروی فروش در پایه مشتری |
Customer satisfaction | رضایت مشتری |
Customer satisfaction index | شاخص رضایت مصرف کننده |
Customer satisfaction \ dissatisfaction | رضایت یا نارضایتی مشتری |
Customer segment pricing | قیمت گذاری متنوع برای مشتریان مختلف |
Customer segments | بخش مشتریان |
Customer service | خدمات رسانی به مشتری |
Customer service | خدمات مشتریان |
Customer service & support | پشتیبانی و خدمات به مشتری |
Customer service ( physical distribution definition ) | خدمات رسانی به مشتریان تعریف محیط فیزیکی |
Customer service (product development definition) | خدمات رسانی به مشتریان تعریف توسعه محصول |
Customer service helpdesk | خدمات پشتیبانی خودکار |
Customer service representatives | نمایندگی های خدمات مشتری |
Customer Share | سهم از مشتری |
Customer spotting | تشخیص مشتری |
Customer switching costs | هزینه های سوئیچینگ مشتری |
Customer to business | مشتری با سازمان |
Customer to Customer | مشتری با مشتری |
Customer traffic | ترافیک مشتری |
Customer value management process | فرآیند مدیریت ارزش مشتری |
Customer values | ارزش های مشتری |
Customer s Customer | مشتری رده دوم |
Customers lifetime value | ارزش حیات مشتریان |
Customer driven innovation | نوآوری مشتری محور |
Customers procedures | رویه های گمرکی |
Customization | سفارشی سازی |
Customization | تولید و مبنای سفارش هر مشتری سفارشی کردن سفارشی سازی |
Customize | اختصاصی کردن |
Customized portfolio models | مدل نمونه کارهای سفارشی |
Customized sales presentation | ارائه ی فروش سفارشی |
Customs cooperation council | شورای همکاری گمرکی |
Customs union | اتحادیه گمرکی |
Cut | برش |
Cutouts | جدا کردنی ها |
Cutthroat competition | رقابت سخت |
CWO | سفارش نقدی |
CXM | مدیریت تجربه مشتری |
cybercriminal | مجرم مجازی |
Cyberspace | فضای سایبری |
Cycle time | زمان چرخه |
Cycles (business) | چرخه کسب و کار |
Cycles (economic) | چرخه اقتصاد |
Cyclical business | کسب و کار دوره ای |