آینده اقتصاد جهان
کتاب صد سال دگر و آینده اقتصاد جهان
دانلود کتاب صد سال دگر و آینده اقتصاد جهان
دانلود کتاب صد سال دگر و آینده اقتصاد جهان
کتاب صد سال دگر که به پیشبینیهای بهترین اقتصاددانهای جهان در مورد آینده میپردازد در سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات ام.آی.تی وارد بازار شد. کتاب دامنه گستردهای از موضوعات مانند وضعیت کار، درآمد، بهداشت، بازارها، صنعت بیمه، شرایط سیاسی، فناوری و تغییرات آبوهوایی را در برمیگیرد. ایگناسیو پالاسیوس هوئرتا، گردآورنده این پیشبینیها خود استاد اقتصاد و مدیریت در مدرسه اقتصادی لندن است. این کتاب در رابطه با آینده اقتصاد جهان نکات ارزشمندی را به شما گوشزد خواهد کرد که می تواند روشنگر مسیر آینده کسب و کارتان باشد.
او معتقد است اقتصاددانان، بهواسطه نظریههای علمی و آزمونهای عملی، بهترین افراد برای پیشبینی آینده هستند. به همین خاطر او در کتاب «صد سال دگر» سراغ ۱۰ نفر از برترین اقتصاددانان جهان رفته و از آنها خواسته پیشبینی کنند که طی ۱۰۰ سال آینده، یعنی تا سال ۲۱۱۴، اقتصاد جهان چه تحولات و روندهایی را تجربه خواهد کرد.
کتاب صد سال دگر با هدف ارایه تصویری روشن تر از آینده اقتصاد ایران و جهان منتشرشد.کتابی که در آن مجموعه ایی از برجسته ترین اقتصاددانان جهان ،تلاش کرده اند که شرایط اقتصاد جهان در سال ۲۱۱۳ را به تصویر بکشند.پیش بینی آینده آن هم برای مدت زمان صد سال ، با بی اطمینانی بسیاری همراه است و نویسندگان کتاب که برخی از آنها نوبل اقتصاد را در کارنامه دارند،بهتر از هر کسی بر این بی اطمینانی واقف اند و به همین خاطر هر کدام تلاش کرده اند تا رویکردی در مورد آینده اقتصاد جهان دست به پیش بینی بزنند.شکی نیست که ما امیدواریم که صد سال دیگر،جایگاه ایران در اقتصاد جهان به مراتب بهتر از وضعیت امروز باشد و البته می دانیم که چالش های بسیاری در راه تحقق چنین آرزویی قرار دارند.ایجاد رشد اقتصادی تنها از طریق انتقال فن آوری از اقتصاد های توسعه یافته با محدودیت هایی همراه خواهد بود.
محدودیت هایی که چین امروز با آن مواجه شده است،رشد اقتصادی پایدار و درون زا نیازمند اصلاحاتی نهادی است که به تقویت بخش خصوصی و کارآفرینی بیانجامد.مواردی مانند آموزش و پرورش و بهداشت نیز به اندازه رشد اقتصادی اهمیت دارند و به تقویت آن کمک می کنند.همچنین در کنار تلاش برای تحقق رشد اقتصادی،نمی توان از مواردی مانند کاهش نا برابری اقتصادی و اجتماعی و دسترسی طبقات فرودست به خدمات اجتماعی و پزشکی غافل شد.به علاوه باید از نظام مالی برخوردار بود که بتواند نیازهای مالی موارد ذکر شده را به طور بهینه تامین کند و در کنار آن نظام بیمه ای باید حضور داشته باشد که بتواند ریسک های موجود در راه توسعه را مدیریت کند.مهم تر از همه،عوامل زیست محیطی مانند کم آبی نیز می توانند در آینده به تهدیدی جدی برای همه دستاوردهای احتمالی در زمینه توسعه تبدیل شوند.خوشبختانه کتاب صد سال دگر تمام موارد بالا را در بر می گیرد.
طولانیترین و پرنمودارترین فصل کتاب، نخستین فصل آن است که نوشتن آن را عجماوغلو بر عهده داشته است. عجماوغلو استاد اقتصاد دانشگاه امآیتی است که تحقیقات و نظریات او در مورد نقش نهادها در اقتصاد چند سالی است که نهتنها در محافل دانشگاهی بلکه در میان مخاطبان عام نیز محبوبیت زیادی یافته است. او نخستین فصل کتاب که «جهانی که نوادگان ما به ارث خواهند برد» نام دارد را اینگونه آغاز میکند: «در حالی مینویسم که منتظر تولد دومین پسرم هستم. اگر روندهای مربوط به پدر شدن مانند دهههای اخیر باشند، احتمالا پسرم در دوران چهلسالگی صاحب فرزند خواهد شد و در نتیجه در سال ۲۱۱۳، برخی از نوههای من دوران چهلسالگی یا پنجاهسالگی خود را سپری خواهند کرد. آنها چه جهانی را به ارث خواهند برد؟
نگاهی به سابقه پیشبینیهای علوم اجتماعی نشان میدهد که نمیتوان چندان نسبت به توانایی ما در مورد پیشبینی رویدادهایی که طی ۱۰۰ سال آینده رخ خواهند داد اطمینان داشت. اما پیشبینی آینده اغلب وسیلهای است برای شناخت چالشهای پیش رو و از آنجا که این پیشبینیها تا حدی از تجربههای پیشین نشات میگیرند، این فرصت را مهیا میکنند که بتوان به وسیله آنها روندهایی را بررسی کرد که دوران ما را شکل دادهاند.»
به همین خاطر عجماوغلو، پیش از آنکه به پیشبینی آینده بپردازد، روندهایی را بررسی میکند که طی یک قرن اخیر در شکلدهی به جامعه بشری موثر بودهاند. توسعه مردمسالاری و افزایش حقوق سیاسی افراد، تحول در تکنولوژی، رشد اقتصادی پیوسته، رشد اقتصادی نامتقارن میان اقتصادهای جهان، تحول در شیوه تولید و دستمزدها، انقلاب در بخش بهداشت و سلامت، محدود نماندن تکنولوژیهای نوین به مرزهای سیاسی و رشد تجارت جهانی، دو جنگ جهانی و سپس چندین دهه نسبتا آرام، روندهای ضد روشنگری مانند فاشیسم در صحنه سیاسی و بالاخره افزایش شدید جمعیت بشر و تاثیر آن بر منابع و محیط زیست مواردی هستند که عجماوغلو آنها را شاخصهای قرن بیستم میداند. عجماوغلو در نگاه به آینده پیشبینی میکند که روند پیش روی بشر آنطور که پیشتر افرادی مانند فرانسیس فوکویاما ادعا کردهاند نیست و پایان تاریخ یعنی زمانی که لیبرالیسم در کل جامعه بشری گسترش مییابد هنوز فرا نرسیده است.
عجماوغلو انتظار دارد که رشد اقتصاد چین طی دو تا سه دهه آینده کند شود و سطح درآمد سرانه در چین به جایی در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد سرانه آمریکا برسد. به اعتقاد آقای عجماوغلو، این از یک سو خبر بدی است چرا که کند شدن رشد اقتصادی چین احتمالا بر آزادیهای سیاسی در این کشور تاثیر منفی خواهد داشت اما از سوی دیگر نشان خواهد داد که مدلهای رشد مبنی بر ساختار نهادی نهچندان مردمسالار در بلندمدت ناکارآمد خواهند بود. او همچنین از نهادهای فراگیر به عنوان یکی از اصلیترین عواملی نام برده که طی قرن پیش رو در مقابل پسرویهای جامعه بشری در زمینه حقوق بشر مقاومت خواهند کرد.
عجماوغلو به کشورهایی مانند افغانستان و سومالی اشاره میکند که یکی از اصلیترین چالشهای فعلی آنها نه ایجاد نهادهایی فراگیر بلکه ایجاد نهادهایی است که از قدرت کافی برخوردار باشند. عجماوغلو برخلاف برخی از صاحبنظران اعتقاد ندارد که پیشرفت تکنولوژی و دانش بشر در قرن پیش رو کند خواهد شد البته به شرطی که جایگاه نهادهای فراگیر تضعیف نشود. تاکید چندباره عجماوغلو بر تاثیر نهادها بر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی در این کتاب جای تعجبی ندارد چرا که چهره شاخص مکتب نهادگرایی محسوب میشود و کتاب او یعنی «چرا ملتها شکست میخورند» به یکی از پربحثترین کتابهای اقتصادی چندساله اخیر تبدیل شده است.
از آنجا که آقای عجماوغلو اعتقاد ندارد که پیشرفت تکنولوژی، که اصلیترین عامل رشد اقتصادی است، قرن سختی را در پیش خواهد داشت در نتیجه نسبت به رشد اقتصادی در دهههای پیش رو نیز خوشبین است هرچند که اعتقاد دارد کند شدن رشد در اقتصادهای پیشرفته میتواند برای اقتصادهای در حال توسعه نیز دردسر ایجاد کند چرا که این اقتصادها در واقع به میزان تقاضا در جهان توسعهیافته وابستهاند. او همچنین انتظار دارد که همگرایی بیشتری در اقتصادهای جهان در ۱۰۰ سال پیش رو به چشم بخورد چرا که از یک سو گسترش تکنولوژیهای جدید در سطح جهان و جهانیسازی فرصتهای بیشتری را برای کشورهای نهچندان ثروتمند ایجاد میکند و از سوی دیگر نهادهای فراگیر نیز در جهان سوم رو به گسترشاند.
این اقتصاددان همچنین انتظار دارد که با پیشرفت تکنولوژی، اهمیت اشتغال در بخشهایی مانند کشاورزی در بخشهایی از جهان مانند صحرای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین کاهش یابد و بهجای آن بخش خدمات پررنگتر شود. او پیشبینی میکند که در اقتصادهای پیشرفته، مشاغلی که نیازمند سطح مهارت متوسط هستند ناپدید و به رباتها منتقل شوند هرچند که لزوما نمیتوان انتظار داشت که این پدیده به افزایش نابرابری دستمزدها بینجامد. بهخصوص که آقای عجماوغلو اعتقاد دارد رشد نابرابری در اقتصاد آمریکا طی سالهای اخیر نیز تنها به خاطر کاهش تقاضا برای نیروی کار با مهارت متوسط و پایین نبوده است بلکه ساختار نهادی آمریکا که از عرضه آموزش کاسته و خروجیاش بیشتر به نفع طبقه ثروتمند بوده است در شکلگیری پدیده نابرابری سهیم بوده است.
او همچنین پیشبینی میکند که وضعیت سلامت بشر طی دهههای پیش رو باز هم بهبود یابد. آقای عجماوغلو امیدوار است که پیشرفت تکنولوژی از یک سو و همچنین راهکارهای سیاسی که همکاری همه کشورهای جهان را شامل شود بتوانند در دهههای پیش رو به کند کردن روند رو به رشد تولید گازهای گلخانه کمک کنند.