کتاب صوتی امپراطوری هیتلر

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش اول

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش دوم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش سوم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش چهارم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش پنجم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش ششم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش هفتم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش هشتم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش نهم

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر – بخش دهم

امپراتوری هیتلر

نویسنده : گیل بی. استوارت

بیشترین تلفات جانی و مالی در طول تاریخ شاید در دوران هیتلر به وجود آمد ، او که به فکر تسخیر جهان بود با راه اندازی جنگ جهانی خساراتی را به دیگر کشور ها وارد نمود که هنوز آثار آن پا برجاست.

کتاب صوتی امپراطوری هیتلر

امپراتوری هزار ساله

این سندی است که رسمی به نظر می‌رسد، در نُه صفحه کامل. در بالای صفحه اول عبارت «عملیات سرّی رایش» در داخل یک مستطیل سیاه به چشم می‌خورد. سند گزارشی است از طرف افسری امنیتی به نام یاگر، مستقر در لیتوانی، به افسران مافوقش در آلمان. تاریخ سند اول دسامبر ۱۹۴۱ است.

سند فهرستی مفصل است با تعداد زیادی علائم تاریخ‌دار که اعداد بزرگی از پی آن می‌آید و جمع این اعداد به صفحه بعد منتقل می‌شود و سرانجام به عدد کل ۱۳۷, ۳۴۶ ختم می‌شود. سند برای کسی که نگاهی اجمالی به آن بیندازد ممکن است شبیه صورت تدارکات نظامی یا سربازان مأمور به محل‌های مختلف به نظر آید. اما این ارقام بزرگ تعداد سربازان یا تدارکات نیست؛ تعداد مردان، زنان، و کودکان یهودی‌ای است که به فرمان رایش هر روز در لیتوانی به قتل می‌رسیدند.

حل «مسئله»

یاگر در این سند با لحن خشک و بی‌روح اداری گزارش می‌دهد: «امروز می‌توانم تأیید کنم که به هدفمان، حل مسئله یهودیان در لیتوانی، دست یافته‌ایم…. در لیتوانی، به غیر از کارگران یهودی و خانواده‌شان، هیچ یهودی دیگری وجود ندارد.»

تک‌چهره رسمی «پیشوا» شخصیتی قوی و مصمم را نشان می‌دهد.

یاگر از اعدام «۲۱۳ مرد، ۳۵۹ زن، و ۳۹۰ کودک یهودی» در ششم اکتبر در شهرک سمیلیسکی گزارش می‌دهد. سه روز بعد، در اسونسیانی، یاگر «۱۱۶۹ مرد، ۱۸۴۰ زن، و ۷۱۷ کودک یهودی» دیگر را به فهرستش وارد می‌کند. (۲) صفحه به صفحه، تعداد مردگان در ستون‌های منظم جمع زده می‌شود.

هیتلر، که نمایش پر زرق و برق و خیره‌کننده‌ای در اطرافش به چشم می‌خورد و از حمایت عمومی چشمگیری برخوردار است، از جایگاه قدرت خود بالا می‌رود.

اکثر کشتارهای لیتوانی ــ که یاگر و دیگر کارگزاران رایش آن را «عملیات» می‌نامیدند ــ به صورت روشمند، به دست جوخه‌های آتش و با استفاده از مسلسل، انجام می‌گرفت. بنابر گزارش یاگر، ده‌ها نفر را لَب گودال‌ها به صف و تیرباران می‌کردند. اصابت گلوله‌ها اجساد را به داخل گودال‌ها می‌انداخت، بعد با لایه نازکی از ماسه و آهک رویشان را می‌پوشاندند. سپس دسته بعدی زندانیان را به جلو هدایت و تیرباران می‌کردند که اجسادشان به روی اجساد گروه قبلی می‌افتاد.

بنابر گزارش یاگر، این روش «استفاده بهینه از زمان» بود که به او و افرادش امکان می‌داد اعدام‌ها را به اندازه کافی انجام دهند و به قول او «اجازه نمی‌دهد کارها عقب بیفتد و روی هم تلنبار شود.»(۳)

تیرباران جمعی بیش از ۱۳۷ هزار یهودی بی‌گناه در لیتوانی نه یک اتفاق استثنایی بود و نه هول‌انگیزترینِ جنایاتی که آلمانی‌ها در دهه ۱۹۴۰ مرتکب شدند. اعمال ددمنشانه وصف‌ناپذیر دیگری هم بود که سربازان آلمانی طی این مدت انجام دادند.

و با آن که چنین اعمالی در زمان جنگ صورت گرفت، عملیاتی نبود که در صحنه نبرد انجام شده باشد؛ ناشی از مقتضیات ناگزیر جنگ نیز نبود؛ بلکه بخشی از طرح وحشتناکی بود که استخوان‌بندی امپراتوری (رایش) آلمان را تشکیل می‌داد.

این رایش، یا «امپراتوری»، مخلوق مردی به نام آدولف هیتلر بود. در تاریخ آلمان قبل از رایش هیتلر دو رایش دیگر نیز وجود داشت، البته در زمانی که این ملت یک قدرت جهانی بود. اما «رایش سوم» مربوط به زمانی بود که آلمان ضعیف و اسیر دشمنانش به نظرمی‌رسید. هیتلر عهد کرده بود کاری کند که آلمان دیگر هرگز مجبور به پاسخگویی به ملتی دیگر نباشد. هیتلر قول داد امپراتوری او هزار سال پایدار بماند.

یهودی به مثابه دشمن

اگر کسی کتاب نبرد من را خوانده باشد، نفرت هیتلر از یهودیان باعث تعجبش نمی‌شود. او در قطعه زیر یهودی را انگل جامعه توصیف می‌کند:

«هرجا که مستقر می‌شود دیر یا زود خون کسانی را که با او با مهمان‌نوازی رفتار کرده‌اند تا سر حد مرگ می‌مکد…. خون دیگران را مسموم می‌کند اما خون خودش را خالص نگه می‌دارد…. جوان یهودی مو سیاه ساعت‌های متوالی در کمین می‌نشیند و شیطان‌صفتانه دختر از همه جا بی‌خبری را که قصد فریبش را دارد زیر نظر می‌گیرد تا خونش را آلوده کند و او را از آغوش مردمش دور سازد. یهودی از هر وسیله ممکنی استفاده می‌کند تا شالوده‌های نژادی مردم به زانو درآمده را سست کند… یهودیان مسبب آوردن سیاه‌پوستان به سرزمین راین بودند، با این هدف که نژاد سفید را که مورد نفرتشان است بیالایند و از این راه سطح فرهنگ و سیاستش را پایین آورند به طوری که یهودیان بتوانند بر او مسلط شوند.»

هیتلر می‌گفت، آلمان برای این که قوی باشد و بر دنیا مسلط شود، باید عوامل بیگانه را که مدت‌هاست باعث تضعیف آن شده است از میان بردارد. یهودیان در رأس فهرست عوامل نامطلوب قرار داشتند، هر چند به هیچ وجه آن‌ها تنها نبودند. هیتلر لهستانی‌ها، اسلاوها، کشیشان، روس‌ها، همجنس‌بازان، کمونیست‌ها، و کولی‌ها را نیز برای اقتدار امپراتوری آلمان تهدید به حساب می‌آورد. تاریخدانان برآورد می‌کنند که امپراتوری هیتلر یازده میلیون نفر از چنین «عناصر نامطلوب» ــ از جمله شش میلیون یهودی، حدود دو سوم جمعیت یهودی اروپا ــ را اعدام کرد.

او هیولا نبود

در دوران پیش از جنگ و سپس در جنگ جهانی دوم امپراتوری هیتلر به طرز نگران‌کننده‌ای به دستیابی به اهدافش ــ چه نابودسازی ساکنان «نامطلوب» و چه تسخیر اروپا ــ نزدیک شد. اما آنچه نگران‌کننده‌تر است این است که هیتلر هیولای آدمکشی نبود که قدرت سیاسی را از دست رهبران قانونی آلمان بیرون کشیده باشد؛ بلکه کاملاً برعکس، به خاطر محبوبیت خودش و پیامش بود که قدرت به او تفویض شد..